در اينكه تقوا نيز با علم حاصل مى شود، بحثى نيست. مى دانيم كه تقوا از ثمرات علم است و خدا فرموده است:
از ميان بندگان خدا فقط دانشمندان از او خوف و خشيت دارند و كسانى كه پيش از آن دانش يافتند، چون بر آنان خوانده شود، سجده كنان به رو درمى افتند و مى گويند: پاك و منزه است پروردگار ما، وعده پروردگار ما شدنى است، و به رو درمى افتند و مى گريند و بر خشوع و خشيت آنان مى افزايد.۱
ولى در عين حال، خود علم هم از ثمرات تقواست و ميان اين دو رابطه اى دو طرفه وجود دارد. ۲
۰.از امام صادق(ع) روايت شده است:علم با عمل همراه است؛ پس هر كس بداند به كار مى بندد و هر كس به كار ببندد مى داند. ۳
بار ديگر اين مطلب را تكرار مى كنيم كه معناى سخن ما اين نيست كه تقوا به تنهايى انسان را از دانش آموزى بى نياز مى كند و آدمى به اتكاى تقوا مى تواند از مدرسه و كتاب و استاد بى نياز شود.
۰.در روايتى از پيامبر اكرم(ص) وارد شده است:حضرت موسى خضر پيامبر را ملاقات كرد و به او گفت: به من توصيه اى كن.
خضر گفت: دلت را با تقوا پوشش ده تا به علم برسى. ۴
۰.در مصباح الشريعة به نقل از امام صادق(ع)، تقوا ملاك و ميزان هر علم و حكمتى دانسته شده است. ثقةالاسلام كلينى هم در الكافى اين گونه نقل كرده است:
1.سوره اسراء، آيه ۱۰۷ - ۱۰۹: إنّ الذين أوتوا العلم من قبله إذا يتلى عليهم يخرّون للأذقان سجّداً.
2.فلسفه معاصر اين نوع از رابطه را «رابطه جدلى» ناميده است. اين مفهوم در فلسفه اسلامى به «دور معى» معروف است كه غير از دور محال است، زيرا هيچ كدام از اين دو متوقف بر ديگرى نيست.
3.بحارالأنوار، ج ۲، ص ۴۰: العلم مقرون بالعمل، فمن علم عمل، و من عمل علم.
4.همان، ج ۱، ص ۲۲۶؛ منية المريد، شهيد ثانى، ص ۱۴۰: اشعر قلبك بالتقوى تنل العلم.