نكاتي درباره حديث عنوان بصري از امام صادق(ع) - صفحه 30

خدا در زندگى انسان مى يابيم:
دلهاى پرهيزكاران اندوهگين، مردم از آزارشان در امان، تن هايشان لاغر و درخواستهايشان اندك، نفسشان عفيف و دامنشان پاك است...دنيا مى خواست آنان را بفريبد، امّا عزم دنيا نكردند و مى خواست آنان را اسير خود گرداند كه با فدا كردن جان، خود را آزاد ساختند...اعمال نيكو انجام مى دهد و ترسان است. روز را با سپاس گذارى به شب مى رساند و شب را با ياد خدا صبح مى كند. شب، ترسان مى خوابد و شادمان برمى خيزد ؛ ترس براى اينكه دچار غفلت نشود و شادمانى براى فضل و رحمتى كه به او رسيده...روشنى چشمش در چيزى قرار دارد كه جاودانه است و آنچه را كه پايدار نيست ترك مى كند...او را مى بينى كه، آرزويش نزديك، لغزشهايش اندك، قلبش فروتن، نفسش قانع، خوراكش كم، كارش آسان، دينش حفظ شده، شهوتش در راه حرام مرده، و خشمش فرو خورده است...در كار ناروا دخالت نمى كند و از محدوده حق خارج نمى شود. اگر خاموش است، اين خاموشى اندوهگينش نمى كند، و اگر بخندد، آواز خنده او بلند نمى شود. نفس او از او در زحمت، ولى مردم از او در آسايشند. براى قيامت خود را به زحمت مى افكند، ولى مردم را به آسايش و رفاه مى رساند. دورى او از بعضى مردم از روى زهد و پارسايى و نزديك شدنش با بعض ديگر از روى مهربانى و نرمى است ؛ دورى او از روى تكبر و خودپسندى و نزديكى او از روى حيله و نيرنگ نيست.

صفحه از 28