جُستاري درباره حديث«القَدَريّةُ مَجوسُ هذه الاُمة» - صفحه 35

معنايى بسيار عام تر اراده شده است. يعنى، گاه واژه مجوس را معرفِ همه مردمانى كرده اند كه پيامبر و كتابِ آسمانى نداشته اند. ۱
با اين وصف، ما مى توانيم دل را از بحث و جدل درين باره فارغ داريم؛ زيرا، در سنتِ كلامىِ حديث، عموماً مجوس بر ايرانيان زرتشتى دلالت دارد. ۲ وانگهى، برخى

1.قوى ترين احتمال اين است كه واژه مجوس در اصل همان مگوش Magus (= مغ با صرفِ فاعلى در كتيبه هاى هخامنشى) باشد كه با واسطه زبان سريانى به زبان عربى وارد شده باشد. از قضا حديثى از امام جعفرصادق(ع) هم در دست است كه اين فرض را صحّه مى گذارد: «قال المفضل: قلت يا سيّدى (= امام جعفرصادق) المجوس لم سمّوا المجوس؟ قال عليه السّلام: لانهم تمجسوا فى السريانية (بحارالانوار، ج ۵۳، ص ۵). بارى، مجوس فقط يك بار در قرآن و آن هم در آيه ۱۷ (يا ۱۸) سوره حج به كار رفته است (= ان الذين آمنوا و الذين هادو و الصابئين و النصارى و المجوس و الذين اشركوا ان اللّه يفصل بينهم يوم القيامه ان اللّه على كل شى ء شهيد). اما جالب است كه در اكثر تفاسيرِ قرآنى، مجوس را مردمى پرستنده خورشيد و ماه و گاه ستارگان وانموده اند، بى آن كه كمترين اشاره اى به اشوزرتشت و دينِ او يا امتِ او بكنند. چنين احترازى در تفسير كسى چون محمدبن جرير طبرى كه با تاريخِ مشهور خود، نشان داده است كه از دين و آيينِ ايرانيانِ زرتشتى بى اطلاع نبوده است، جداً مايه اعجاب تواند بود. از اينها گذشته تر، در بررسىِ برخى كتبِ كلاسيكِ عربى، ما با دسته اى از نويسندگانِ ايرانى الاصل مواجه مى شويم كه گاه واژه مجوس را درباره مردمى به كلى مستقل از امت اشوزرتشت به كار مى برند. به عنوان نمونه، ر.ك: آثار البلاد و اخبار العباد، اثرِ زكريابن محمدبن محمود قزوينى (م ۶۸۲ق) كه در آن اهالىِ بسيارى از سرزمينهاى غير ايرانى چون سرنديب و چين و ايرلند را مجوس ناميده است. و بالاخره بايد از توصيفِ جالب توجه ابن خلدون ياد كنم كه چنين نوشته است: «و اهل كتاب و پيامبران نسبت به مجوس كه كتاب آسمانى ندارند، اندك مى باشند، چه اينان اكثريت مردم جهانند ...» (مقدمه ابن خلدون، ج ۱، ص ۸۰).

2.به واقع، در بسيارى از احاديث، كاربرد واژه مجوس به گونه اى غير قابل ترديد، منطبق بر ايرانيانِ زرتشتى است. به عنوان نمونه: «محمّد بن يحيى عن احمد بن محمّد عن أبى يحيى الواسطى عن بعض اصحابنا قال: سئل ابوعبداللّه عليه السلام عن المجوس أكان لهم نبى؟ فقال: نعم ... انّ المجوس كان لهم نبى فقتلوه و كتاب أحرقوه أتاهم نبيهم بكتابهم فى اثنى عشر الف جلد ثور.» (الكافى، ج ۳، ص ۵۶۷ - ۵۶۸). در اين حديث، از آنجا كه خبرهاى موجود در منابع پهلوى، درباره كتاب اوستا و اشوزرتشت تكرار شده، مى توان با بى گمانى مُراد از مجوس را زرتشتيان دانست.

صفحه از 49