توحيد صدوق از نگاه تحليل و نقد - صفحه 202

(العرش و صفاته) تنها يك روايت دارد كه در آن امام صادق(ع) ضمن بيان و تبيين صفات عرش خدا به تفسير برخى آيات چون «الرحمن على العرش استوى» اشاره فرموده اند كه مربوط به باب 48 مى شود.
از اين رو، به نظر مى رسد كه بايد اين سه باب در هم ادغام شده، تحت يك عنوان مى آمدند؛ البته پنج روايت باب 48 - كه مربوط به عرش نيستند بهتر بود در باب ديگرى، مثلاً باب 28 (نفى المكان و الزمان و... عن اللّه عزوجل) ذكر مى شدند.
بايد متذكر شد كه ظاهراً تفكيك و نامگذارى برخى از ابواب از سوى خود شيخ صدوق صورت نگرفته است؛ زيرا -چنان كه در بخش قبل، از مصحح نقل نموديم در بعضى نسخه ها باب 48 و 49 درهم ادغام شده بودند كه مصحح محترم با توجه به اختلاف موضوع،آنها را تفكيك كرده و يا آنكه بيان داشته كه مؤلف (شيخ صدوق) دو حديث ذعلب و سبخت را باب مستقلى ندانسته و ما براى هماهنگ و يك دست سازى، عنوان باب را بر آنها گذاشتيم. ۱

د . روش ترتيب احاديث در ابواب

نسبت به روش و منهج شيخ صدوق در ترتيب احاديث ابواب نيز دو نكته را بيان مى كنيم: نكته اوّل، اينكه ظاهراً جناب شيخ ترتّب احاديث را بر يكديگر در نظر داشته اند؛ يعنى از پى هم آمدن احاديث، با توجه به وجود ارتباط بين آنها بوده است. دو دليل را بر اين مطلب مى توان اقامه كرد:
1 . در مواردى چند -كه ما تعداد آنها را هفت مورد شمارش كرديم جناب شيخ پس از روايت يا رواياتى توضيحى مختصر يا مفصل نسبت به آنها داده ۲ و بعد، با عباراتى چون «و تصديق ذلك» يا «و تصديق ما ذكرته»، روايت يا روايات ديگرى را آورده اند؛ مثلاً در روايت شانزدهم باب هشتم (ما جاء فى الرؤية)، از امام صادق(ع) نقل شده است كه «أى رسول الله ربه عزوجل» و

1.التوحيد، ص ۶.

2.نسبت به توضيحات شيخ به طور مجزا به بحث خواهيم پرداخت.

صفحه از 216