حديث عرض دين و مفاد آن - صفحه 147

مى دانند؛ همچنان كه اكنون در كشورهاى عربى «دانشكده هاى اصول دين» تنها به بحث از قرآن و حديث مى پردازند ؛ همچنان كه مى توان گفت اصول دين خلاصه مى شود در اعتقاد به توحيد و بما انزل اللّه.
عده اى ديگر از انديشمندان، تعداد اصول دين را چهار عدد دانسته اند ۱ و مقصودشان آن بوده كه معاد داخل در بحث عدل است و هر كس اعتقاد به عدل الهى داشته باشد، اعتقاد به معاد نيز خواهد داشت، چون لازمه عدل، اثبات عالم آخرت و ثواب و عقاب است ؛ همچنان كه عكس آن نيز ممكن است ؛ يعنى عدل را داخل در بحث معاد كردن - كارى كه در حديث عرض دين حضرت عبدالعظيم انجام شده است ؛ يعنى در اين حديث عدل الهى ذكر نشده اما معاد مورد تأكيد قرار گرفته است - برخى نيز معاد را زيرمجموعه نبوت و اعتقاد به «ما اخبر به النبى(ص)» قرار داده، ۲ عده اى ديگر معاد را تحت عنوان اعتقاد به وعد و وعيد قرار داده اند، ۳ و عده اى نيز همان پنج اصل معروف را ذكر كرده اند. ۴
به هر حال عدد خاصى مهم نيست و تنها بايد به توحيد، صفات كمال خداوند، نبوت، معاد و امامت اعتقاد داشت، ولى آيا اينها پنج اصل مختلف هستند يا قابل جمع و ادغام در يكديگرند، مهم نيست.
ضمناً اين نكته قابل توجه است كه غالباً عدل الهى به عنوان يكى از صفات كمال براى ذات مقدس ذكر مى شود، ولى ظاهر آيه شريفه: و تمّت كلمة ربّك صدقاً و عدلاً۵ آن است كه عدل، صفت فعل خداوند است. گرچه منافاتى ندارد كه عدل هم صفت فعل خداوند باشد و هم صفت ذات و يا آنكه عدل، صفت فعل باشد و قيام بالقسط، صفت ذات باشد، اما بهتر آن است كه گفته شود عدل يك مسئله و بخشى از بحث

1.الهداية، شيخ صدوق، ص ۴ .

2.همانند شيخ طوسى در الرسائل العشر، ص ۹۹.

3.مثل علامه حلى در انوار الملكوت، ص ۱۷۰.

4.مثل شيخ طوسى در الرسائل العشر، ص ۱۰۴.

5.انعام، آيه ۱۱۵.

صفحه از 149