پس مأمون گفت: آرى، به تحقيق كه تزويج كردم تو را يا ابا جعفر، ام الفضل دخترم را به اين صداق مذكور، پس آيا قبول كردى نكاح را؟
پس حضرت فرمود:
آرى، قبول كردم اين تزويج را و راضى شدم به آن.
پس مى گوييم كه مى توان رفع اشكال كرد اوّلاً به رفع احتمال غلط بودن نسخه.
و ثانياً منع مى كنيم اين مقدمه را كه هرچه در رتبه مقدّم است، بايد در ذكر مقدّم باشد.
و ثالثاً منع مى كنيم كه تهليل مطلقا مقدّم باشد بر تحميد.
و اين مطالب را در ضمن سه فصل بيان مى كنيم:
فصل اول. در بيان صحت نسخه و رفع احتمال غلط بودن آن
پس مى گوييم كه اين تقديم حمد بر توحيد مخصوص اين خطبه نيست، بلكه در خُطبه اى كه جناب اميرالمؤمنين(ع) در خِطبه فاطمه زهرا - صلوات اللّه عليها - خواندند موجود است؛ چنانكه كفعمى(ره) نقل كرده ۱ از كتاب مجتبى في مناقب اهل العباء، تأليف شيخ فاضل محمود بن محمد اديب(ره) ۲ گفت كه:
پيغمبر(ص) فرمود به جناب اميرالمؤمنين(ع): برخيز و خطبه كن از براى خود. پس اين روز، روزى است از روزهاى كرامت تو نزد خدا و رسول او. پس برخواست آن حضرت و فرمود: الحمدللّه حمداً لأنعمه و أياديه، و أشهد أن لا اله إلاّ اللّه شهادة تبلغه و ترضيه و صلّى اللّه على محمد و آله، صلاة تزلفه و تحصيه. ألاّ و إنّ النّكاح ممّا أمراللّه -عزّوجل به و يرضيه ۳ ، و هذا
1.مصباح، ص ۷۶۲ .
2.اين كتاب كه در اختيار مرحوم كفعمى بوده، در ذريعه در حرف «م» ياد نشده است.
3.در مصباح، «رضيه» است.