رساله فتحيه - صفحه 58

إخواناً و كنتم على شفا حفرة من النّار فأنقذكم منها؛ 1يعنى به ياد آوريد نعمت خدا را بر شما; زيرا كه پيش از اين شما همگى دشمن يكديگر بوديد. پس خدا الفت داد دلهاى شما را به يكديگر پس گرديدند به سبب نعمت خدا -كه اسلام است برادر يكديگر، و بوديد شما در كنار گودال آتش جهنّم، پس نجات داد خدا شما را از آن آتش.

پس، اوّل وجهى از وجوه حمد اين است كه حق تعالى ما را]به [ سبب اسلام مجتمع ساخت. و در بسيارى از خطبه ها بعد از حمد، صلوات بر رسول خدا و اهل بيت - صلوات اللّه عليهم - مذكور است و اين هم شكرانه نعمت اسلام است كه به واسطه پيغمبر خدا و اهل بيت او به ما رسيده، پس صلوات مى فرستيم و ثنا مى كنيم آن بزرگواران را. و غالب اين است كه ذكر لا اله إلاّ اللّه بعد صلوات واقع شده; و در بعضى به ندرت قبل واقع شده مثل اين خطبه كه ما در آن سخن مى گوييم. و وجه ذكر لا اله إلاّ اللّه غالباً همين مى تواند بود -كه چون خطيب و واعظ كه غالباً غرض او وعظ و نصيحت و اطاعت الهى و متابعت شريعت حقّه است، بايد اوّلاً خود را بسازد و به همه محاسن و محامد آراسته كند، و خود را از صفات ذميمه و اخلاق سيّئه فارغ كند، تا سخن او در ديگران اثر كند و نصيحت او نافع باشد، حتّى آنكه رفع خطرات را بكند، بلكه چون غالب اين است كه نفس ضعيف انسانى به سبب مرجعيّت خاصّ و عامّ و اجتماع ايشان در عقيب محراب و پايه منبر او در خاطر او عُجب يا ريا يا كبر خطور كند -كه اينها از مقوله شرك خفى مى باشند، پس چنانكه كفر و شرك جلى محتاج است به ازاله و آن به ذكر لا اله إلاّ اللّه مى شود به معناى اوّل، همچنين شرك خفى هم محتاج است به ازاله و آن به ذكر لا اله إلاّ اللّه مى شود به معناى دويم كه از خاطر خود سلب كند عبادت هوى و هوس را; چنانكه حق تعالى فرموده است:
أفَرَأيْتَ مَنِ اتّخَذَ اِلهَهُ هَواه.۲

1.سوره آل عمران، آيه ۱۰۳.

2.سوره طه، آيه ۱۶.

صفحه از 60