مراكز حديثي شيعه - صفحه 7

دوم. يكى از محورهاى هفتگانه ـ كه در اينجا از آن سخن مى رود ـ مطالعه جغرافيايى رخدادهاى حديثى است. در اين مطالعه، يك حوزه جغرافيايى مورد بررسى قرار مى گيرد و به تحولات حديثى در آن ظرف مكانى نگريسته مى شود. از اين گونه مطالعات مى توان به عنوان مطالعه درباره «مراكز حديثى» ياد كرد؛ مشروط بر آنكه تعدادى قابل توجّه از راويان از آن شهر برخاسته باشند، يا تعدادى قابل توجّه از آثار و مكتوبات حديثى در آن شهر نگاشته شده باشد، يا حلقه هاى درسى مهم در آن برپا بوده است و يا يك تفكر تأثيرگذار در زمينه هاى حديثى در آن شكل گرفته باشد.
با توجّه به آنچه ياد شد، زمانى مى توان يك محل جغرافيايى را به عنوان «مركز حديثى» به شمار آورد كه تعدادى از اين شرايط را دارا باشد:
ـ وجود راويان و محدثان چشمگير در آن محل و يا برخاسته از آن؛
ـ تدوين آثار حديثى و علوم حديثى چشمگير در آن محل؛
ـ شكل گيرى انديشه تأثيرگذار در آن ناحيه؛
ـ مدارس و حلقه هاى درسى معتنابه.
گفتنى است بسيارى از اوقات، اين مقوله ها با هم شكل گرفته و تفكيك ناپذيرند. ناگفته پيداست كه اگر در محلى فقط برخى از اين عوامل حضور داشته باشند، باز هم مى توان آن محل را «مركز حديثى» قلمداد كرد.
مطالعاتى از اين دست، در بيست سال اخير شكل گرفته، كه به برخى از آنها اشاره شد.
اصطلاح«المدرسة»، در زبان عربى، براى اين گونه مطالعات به كار رفته است؛ ولى در زبان فارسى گاه با عنوان «مراكز حديثى» و گاه با عنوان «مكتب حديثى» از آن ياد شده است.
بايد توجّه داشت كه مطالعه در يك حوزه جغرافيايى، با ويژگى هاى ياد شده، با مبحث جريان شناسى متفاوت است. در مطالعات عربى جريان شناسى را «الاتّجاهات» گفته اند و از مطالعات جغرافيايى به «المدرسة» تعبير كرده اند؛ اما در زبان فارسى ـ كه هنوز اين گونه مطالعات رونقى نيافته، ابهام و تداخل اصطلاحات در آن مشهود است ـ به نظر مى رسد اصطلاح «مكتب» براى مقوله جريان شناسى و تعبير «مركز»، يا واژه اى ديگر براى مطالعات حوزه اى و جغرافيايى مناسب تر باشد.
البته روشن است كه اين دو مقوله از مطالعات تاريخىِ حديثْ محور، قرابت و نزديكى هايى باهم دارند، ولى دو مقوله اند و نبايد آنها را يكى انگاشته، با هم خلط كرد؛ چرا كه اتّجاه و جريان شناسى محدوديت جغرافيايى ندارد ؛ به عنوان مثال، «مكتب اهل حديث» يا «مكتب اخبارى گرى» يا «اتجاه سلفى گرى» و... گرچه از يك نقطه جغرافيايى شكل مى گيرند، لكن بدان محدود نيستند.
سوم. در بررسى يك مركز حديثى بايد اين موضوعات و محورها مورد مطالعه قرار گيرد:

صفحه از 6