داوري در باب تعارض آراي نجاشي و دیگر رجال شناسان متقدم شیعه - صفحه 224

الف . غياث بن ابراهيم تميمى

غياث بن ابراهيم، از اصحاب امام باقر عليه السلام، امام صادق عليه السلام و امام كاظم عليه السلامشمرده شده است . ۱ نجاشى وى را به صراحت توثيق كرده است . ۲ شيخ طوسى رحمه اللهوى را بترى معرفى كرده است . ۳ علاّمه حلى او را ثقه و بترى دانسته است . ۴
وحيد بهبهانى در حاشيه خود بر مجمع الفائدة آورده است :
سند حديث ۵ تا غياث، صحيح و غياث نيز نزد نجاشى ثقه است؛ اگر چه شيخ گفته كه وى بترى المذهب ۶ است؛ ظاهر آن است كه شيخ توهم كرده؛ زيرا روايات صادره از او صراحت دارد كه وى شيعه دوازده امامى است. امثال اين روايات از او بسيار است و نجاشى بدون شبهه اضبط از شيخ است . ۷
آقاى خويى رحمه الله، در رجال خود، غياث بن ابراهيم را كه شيخ طوسى از اصحاب امام باقر عليه السلامو بترى دانسته با غياث بن ابراهيم كه از اصحاب امام صادق و كاظم است، مغاير شمرده است . ۸

ب . محمّد بن خالد برقى

وى از اصحاب امام رضا عليه السلام است . نجاشى وى را در حديث ضعيف شمرده است ، ۹ لكن شيخ طوسى رحمه الله، وى را توثيق نموده و در زمره اصحاب امام كاظم عليه السلام، امام رضا عليه السلام و امام جواد عليه السلامشمرده است . ۱۰ علاّمه حلى رحمه الله، ضمن نقل اقوال ابن غضايرى، نجاشى و شيخ طوسى، وى را توثيق كرده و فرموده است كه اعتمادى به قول شيخ طوسى است . ۱۱ گفته شده است كه سخن نجاشى، ظهور در تضعيف محمّد بن خالد برقى ندارد بلكه تضعيف وى به

1.رجال الطوسي ، ص ۱۴۲ ، ش ۱۵۴۲ و ص ۲۶۸ ، ش ۳۸۵۳ .

2.ثقةٌ، روى عن ابى عبداللّه و ابى الحسن عليهماالسلام (رجال النجاشى ، ص ۳۰۵، ش ۸۳۳) .

3.رجال الطوسي، ص ۱۴۲، ش ۱۵۴۲ .

4.خلاصة الأقوال ، ص ۳۸۵، ش ۱۵۴۷ .

5.ر.ك : وسائل الشيعة، ج ۱۶، ص ۳۶۵؛ مجمع الفائدة والبرهان، ج ۱۱، ص ۲۶۶ .

6.بتريه ، فرقه اى از زيديه اند كه به عنوان پيروان مغيره بن سعيد ملقب به ابتر و يا حسين بن صالح كثير النواء و ... شناخته شده اند، درباره امام على عليه السلام معتقدند كه وى پس از پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله به جهت فضل، سابقه، علم، شجاعت، سخاوت، ورع و زهد، شايسته ترين فرد براى منصب خلافت است؛ با اين وجود، امامت مفضول (ابوبكر و عمر) را اجازه داده و آن دو را لايق اين مقام مى شمارند و براى توجيه اين عقيده مى گويند كه على عليه السلام به ولايت آنان رضايت داده و بدون اكراه و اجبار با آنان بيعت كرده است؛ اما نسبت به عثمان، طلحه، زبير و عايشه، خشم گرفته اند. ر.ك : اصول الحديث، ص ۲۱۱؛ تلخيص مقباس الهداية، ص ۱۴۲ ؛ مقباس الهداية، ج ۲، ص ۳۴۹ .

7.مجمع الفائدة ، ص ۷۱۷ .

8.معجم رجال الحديث، ج ۱۳ ص ۲۳۱ ـ ۲۲۴، ش ۹۳۸۰ .

9.رجال النجاشي، ص ۳۳۵، ش ۸۹۸ .

10.رجال الطوسي ، ص ۳۴۳، ش ۵۱۲۱ و ص ۳۶۳، ش ۵۳۹۱ و ص ۳۷۷، ش ۵۵۸۵ .

11.خلاصة الاقوال، ص ۲۳۷، ش ۸۱۳ .

صفحه از 235