نقدي بر مقاله «پژوهشي درباره سُلَيم بن قيس هلالي» - صفحه 117

و به عدالت وى و صحت كتابش حكم نموده اند و بايد اين نكته مهم را متذكر شد كه هيچ يك از دانشمندان رجال در طول دوازده قرن، منكر وجود سليم بن قيس هلالى نشده اند. و اما كلام منسوب به ابن غضايرى، چنان كه اشاره شد، هيچ اعتبارى ندارد و عجيب است كه در همين كتاب منسوب به ابن غضايرى، از كتاب «رجال اميرالمؤمنين(ع» نوشته ابن عقده ـ كه از قدما ۱ و وثاقتش مورد قبول همه علما است ـ در باره سليم چنين آمده است:
وقد ذكر له ابن عقدة فى «رجال اميرالمؤمنين(ع» احاديث عنه. ۲
از كتب رجالى مى توان به موارد زير اشاره كرد:
الفوائد الرجالية، ۳ رجال العلامة الحلى، ۴ الوجيزة مجلسى، ۵ نقد الرجال، ۶ منتهى المقال، ۷ تنقيح المقال، ۸ معجم رجال الحديث، ۹ قاموس الرجال ۱۰ و مستدركات علم رجال الحديث. ۱۱
اما در كتاب اصول علم الرجال، نوشته آيه اللّه شيخ مسلم داورى ـ كه از شاگردان آيه اللّه العظمى خويى(ره) است و تبحّر فراوانى در بحث هاى رجالى دارد ـ مطالب مهمى درباره سليم بن قيس آمده است كه ترجمه آن به شرح ذيل، پاسخ ما به دليل دوم نويسنده مقاله مبنى بر عدم وجود خارجى سليم است. و همچنين، طريقى صحيح به كتاب سليم شناسانده مى شود كه مى تواند به تبع، وجود وى را نيز ثابت كند.
مؤلف كتابِ سليم، سليم بن قيس هلالى است، كه از اجلاّء و ثقات است... در مورد كتاب وى، اختلاف نظر وجود دارد. برخى معتقدند كه اين كتاب از بزرگ ترين اصل هاست. نعمانى (از علماى قرن چهارم) ذكر كرده است كه كتاب سليم، اصلى بزرگ از كتب اصولى است كه شيعه به آن رجوع و اعتماد مى كند.
ابن غضايرى چنين نظر دارد كه اين كتاب جعلى است و هيچ ترديدى در آن نيست و

1.ابن عقده در سال ۲۴۹ق، تولد يافته و در ۳۳۳ق، درگذشته است(رجال شيخ الطوسى، ص ۴۴۲).

2.الرجال لابن الغضائرى، تحقيق: محمدرضا جلالى، ص ۶۳.

3.الفوائد الرجالية، محمد اسماعيل بن حسين مازندرانى خواجوى، تحقيق: سيدمهدى رجائى، ص ۳۲۳ ـ ۳۲۸.

4.رجال العلامة الحلى، ص ۸۲ و ۸۳.

5.الوجيزة فى علم الرجال، علامه محمدباقر مجلسى، ص ۲۲۱.

6.نقد الرجال، سيد مصطفى بن حسين حسينى تفرشى، ج ۲، ص ۳۵۶ و ۳۵۷.

7.منتهى المقال فى احوال الرجال، ابوعلى حايرى، ج ۳، ص ۳۷۹.

8.تنقيح المقال فى علم الرجال، علامه مامقانى، ج ۲، ص ۵۲ ـ ۵۴.

9.معجم رجال الحديث، سيدابوالقاسم خويى، ج ۹، ص ۲۲۶ ـ ۲۳۸.

10.قاموس الرجال، محمدتقى شوشترى، ج ۵، ص ۲۲۷ ـ ۲۳۹.

11.مستدركات علم رجال الحديث، على نمازى شاهرودى، ج ۴، ص ۱۱۶ و ۱۱۷.

صفحه از 119