شرح دعاي « يا من تُحَلُّ » - صفحه 419

جنّت و مبعوث ساخت به سوى او جبرئيل را ، از جهت تعظيم و اكرام او ، و چون منزلت جبرئيل ، پيش حق تعالى بر آدم معلوم گرديد ، در دعاى خود مى گفت : «يا إلهى و إله جبرئيل ! حق تعالى خطاب فرمود به او كه : «يا آدم! اگر تمامت عمرِ دنيا يابى و بخوانى مرا بدين عنوان ، فارغ نخواهى گشت از ذكر ملائكه و تعداد ايشان . يا آدم! آيا تعليم نمايم تو را حرفى كه جامع باشد همه اسماى اوّلين و آخرين را تا روز قيامت؟» حضرت آدم گفت : «بلى ، يارب!» . حق تعالى فرمود : «بگو : اللهم يا آدم . به درستى كه «الله» ، اسم اعظم است و هر كه منازعه نمايد مرا در آن اسم ، ملعون است و «ميم» ، اسم است از براى هر چيزى كه خلق كرده ام و خلق خواهم كرد تا روز قيامت . هر گاه بگويى آن را، پس ذكر نموده باشى مرا به جميع اسماى من و ذكر نموده باشى جميع آن كسانى را كه خلق خواهم نمود تا روز قيامت ، اسما فَاِسما». پس حضرت آدم گفت : «اللهم لك الحمد !». حق تعالى فرمود كه : «يا آدم! اَتَدْرى ما ثَواب مَنْ قالَ هذا؟» گفت : «انعام فرما به تعليم آن بر من اى پروردگار من!». فرمود كه : «بنويسم از براى او به هر اسمى حسنه ، و بيامرزم از براى او خطيّه ، و رفع گردانم از براى او درجه». پس افتاد آدم به سجده و گفت : «اللّهُمّ ارْحَمْنى». حق تعالى فرمود كه : «قَدْ فَعَلْت ذلكَ يا آدَم» و آن است قول او كه «فَتَلقَّى آدَمُ مِنْ رَبِّهِ كَلماتٍ فَتابَ عَلَيْهِ»۱ پس تعليم نمود مر آدم را تمامت اسما را در حرف واحد و آن ، «ميم» است.
و اهل لغت در لفظ «الله» ۲ اختلاف نموده اند ، همچنان كه كافّه عقلا و عامّه اذكيا ، در كُنه ذات و حقيقت صفات خدا از جهت احتجاب و استتار او ـ جلّ و علا ـ به انوار عظمت و كبريا ، واله و حيران اند در لفظ «الله» كه عَلَم است از براى آن ذات مستجمع جميع صفات كمال و نعوت جلال . نيز واله و حيران اند كه گويا اشعّه انوار بر او عكس

1.سوره بقره، آيه ۳۷.

2.اختلاف اهل لغت بر لفظ «اللّه».

صفحه از 431