شرح دعاي « يا من تُحَلُّ » - صفحه 431

حاصل اين مقال آن كه كافى است در فاعليت تميز در نسبت كه بعد از تحويل فعل لازم به متعدى يا متعدى به لازم فاعل تواند بود ، چنانچه «ماء» در «إمتلأ الإناء ماء» بعد از تحويل «إمتلأ» «بملأ» و «عيونا» در «و فجّرنا الأرض عيونا» بعد از تحويل بـ «انفجر» ، فاعل توانند بود.
و بعض از ائمه نحو تصريح كرده اند به آن كه كافى است در فاعليت ، تميز فاعليت مجازى ، مثل «اولئك شرٌ مكانا و أضل سبيلاً»۱ كه «مكاناً» و «سبيلاً» ، تميز در نسبت و فاعل مجازى اند ، نظر به شرّ و ضلال و نسبت شرّ و ضلال به مكان و طريق به اعتبار ثبوت شرّ و ضلالت [ است مر ] متمكن و سالك [ بـ ]طريق را و بنابراين ،مى تواند بود كه نسبت «امتلأ»، «بهم» و فاعليت «هَم» ، مر او را مجازا باشد ، به اعتبار ثبوت آن از براى صاحب «هم» و محتمل است كه «هَمّاً» ، منصوب باشد بر مفعوليت از مصدر، اعنى كلمه حمل و اضافه [ حملى را اضافه ] مصدر به فاعل [ باشد ] و در اين صورت ، معنى چنين خواهد بود كه ممتلى و پُر شده ام به سبب حمل كردن چيزى كه حادث شده بر من هم را و بنا بر اين احتمال كلمه «علىَّ» ، صله «حمل» است، چنانچه بر احتمالين اوّلين متعلق به «حدث» است، به تضمين معنى غلبه و استيلا.
وَ اَنْتَ القادِرُ عَلى كَشفِ ما مُنيتُ بِه . «واو»، واوِ حاليه است ، [ يعنى : ] و حال آن كه تو قادرى بر رفع و برداشتن آنچه مبتلا شده ام به آن.
وَ دَفْعِ ما وَقَعْتُ فيهِ . [ يعنى : ] و قادرى بر دفع و برطرف ساختن آنچه افتاده ام در آن.
فَافْعَلْ بى ذلِكَ وَ انْ لَمْ اَسْتَوْجِبْهُ مِنْك يا ذَاالْعَرْشِ اَلْعظِيم . يعنى : پس بكن با من به محض تفضّل اين كار خود ، يعنى كشف و ازاله هموم و غموم و دفع بلايا ، و اگرچه نيستم من سزاوار آن از جانب تو اى خدا و صاحب عرش عظيم.

فهرست

1.سوره مائده ، آيه ۶۰ : «أولئك شرّ مكانا وأضل عن سوآء السبيل» .

صفحه از 431