اين كه در تفاوت بين ملائكه و روح چنين استنباط مى كند :
بودن روح از ملائكه با ظهور تعدادى از آيات كتاب (قرآن) توافق ندارد مانند «يُنَزِّلُ الْمَلَـلـءِكَةَ بِالرُّوحِ مِنْ أَمْرِهِ»۱.
در زمينه روايات ارتداد اصحاب پس از رحلت پيامبر مى نويسد :
اين روايات ، به تعداد زياد و مضامينى شبيه به همانچه را كه ما از ظاهر آيه استفاده كرديم، تصديق مى كنند . ۲
ج . گاهى از اوقات نيز به نصوص قرآنى احتجاج مى نمايد و روايات مخالف با صريح قرآن را كنار مى زند ؛ به عنوان نمونه در نقد روايات مربوط به داستان حضرت يوسف اظهار مى دارد :
اين روايت مخالف با صريح كلام خداوند است ؛ در جايى حضرت يوسف را از برگزيدگان و از مخلصان قرار داده كه شيطان هرگز به آنان دسترسى ندارد . ۳
در بررسى رواياتى كه به بيان معانى نبى، رسول و محدث پرداخته و تفاوت هر يك ذكر شد ه است، مى گويد :
آيات الهى صراحت دارد كه بعضى از محدثان ملائكه را مى بينند ، مانند قول خداوند در اين آيه : «فَأَرْسَلْنَآ إِلَيْهَا رُوحَنَا فَتَمَثَّلَ لَهَا بَشَرًا سَوِيًّا * قَالَتْ إِنِّى أَعُوذُ بِالرَّحْمَـنِ مِنكَ إِن كُنتَ تَقِيًّا۴» . ۵
د . علامه، در بعضى از موارد، از اين فراتر رفته، رواياتى را كه با اصول و قواعد كلى مستخرج از قرآن و سنت مخالف باشد طرد مى كند . به عبارت ديگر، اين گونه روايات را با روح قرآن و قواعد عام مستفاد از آن مخالف مى داند .
علامه در ذيل آيه «الَّذِينَ ءَامَنُواْ وَلَمْ يَلْبِسُواْ إِيمَـنَهُم بِظُـلْمٍ»۶ ، ضمن نقل و نقد روايتى، اختصاصِ اين آيه را به حضرت ابراهيم و اصحابش رد مى كند و اظهار مى دارد :
ظاهر اين روايت با اصول و قواعد كلى كه از كتاب و سنت استخراج شده ، سازگار نيست؛ زيرا مضمون آيه مورد بحث اختصاص به امت مخصوصى ندارد؛ به دليل اين كه متضمن حكمى از احكام فرعى نيست كه اختصاص به امتى معين و يا زمان مشخصى داشته باشد، بلكه مربوط به ايمان و آثار سوئى است كه ظلم در ايمان مى گذارد و اين يك مسأله
1.همان، ج ۱۳، ص ۲۲۷.
2.همان، ج ۳، ص ۴۲۰.
3.همان، ج ۱۱، ص ۱۸۴.
4.سوره مريم ، آيه ۱۷ ـ ۱۸ .
5.الميزان ، ج ۳، ص ۲۴۱.
6.سوره انعام ، آيه ۸۲ .