نگاهي به «القران الكريم و معالم المدرستين» - صفحه 258

نقطه چالش برانگيز انگشت بگذارد و همان را بكاود و به نتيجه برساند. و آن، همان نقطه اى است كه از ناحيه آن به قرآن حمله شده است؛ فرقه هاى مذهبى براى متهم ساختن يكديگر به آن متوسل شده اند و خاورپژوهان غرض ورز نيز، از همان سو به اين كتاب آسمانى تاخته اند. اين نقطه، وجود روايات فراوان در منابع حديثى و تاريخى درباره نقص و كاستى داشتن قرآن و ناسازگارى در ميان اين روايات و ديگر روايات مربوط به قرآن است. نويسنده محقق و صاحب نظر اين اثر، اين نقطه را كه قرن هاست ميان فرقه هاى اسلامى اختلاف افكنده و هر يك ديگرى را به خاطر آن مورد سرزنش و رد و نفى قرار داده اند، براى بررسى انتخاب كرده و به خوبى از عهده آن نيز بر آمده است.
او در اين اثر، هر جا لازم ديده، براى رسيدن به مقصود، به جاى طرح روايات و بررسى اسناد و دلالات يكايكشان، آنها را نقل كرده و عمدتاً به ناسازگارى ميان آنها و تناقض هايشان پرداخته و از آنها نتيجه گرفته كه وجود چنين ناسازگارى هايى، اجازه نمى دهد به هيچ يك از آنها متمسك قرار بگيرند. نيز ، وى يادآورى كرده كه چنين رواياتى با واقعيت تاريخى منطبق نيستند، و انگيزه هاى سياسى، باعث ساخته و پرداخته شدن آنها شده اند. اين روش، مؤلف را براى رسيدن به اهدافش بسيار سودمند افتاده است؛ بخصوص وى به اين مهم توجه داده كه پيامبر درباره قرآن، هيچ كم نگذاشته و هر آنچه را كه لازم ديده ، به انجام رسانده و در نتيجه، جايى براى سخنان و رواياتى كه در صدد تنقيص قرآن هستند، باقى نمى ماند.
وى، در جاهايى هم كه لازم ديده، به روش رايجِ بررسى و ارزيابى علمى روايات، آنها را طرح كرده و از دو جهت مورد ارزيابى و بررسى قرار داده است؛ بررسى هاى سندى و بررسى هاى دلالى.
از ديگر روش هاى مؤلف در اين نوشته، به جاى بحث و استدلال و جدل، يادآورى نكته اى بديهى و طرح پرسش جدى و اساسى است تا خواننده را به ژرف نگرى بيشتر وادارد و مسايل بنيادين و اصولى خود را تبيين نموده و به خوبى تفهيم نمايد.
نويسنده، براى روشن كردن يك حقيقت، گاه مفاهيم و اصطلاح و واژه هاى قرآن را ريشه يابى كرده و معانى لغوى و اصطلاحى آنها را كاويده و تغييراتى را كه در طول زمان در معناى آنها ايجاد شده، و باعث كج فهمى گرديده، نشان داده، و آن گاه خطايى را كه از اين طريق، در تحليل و نظر نظريه پردازان درباره آنها، راه يافته نشان داده است؛ براى نمونه، معناى واژه آيه و استشهاد قرآن پژوهان به دو آيه از قرآن «مَا نَنسَخْ مِنْ ءَايَةٍ»۱«وَ إِذَا بَدَّلْنَآ ءَايَةً مَّكَانَ ءَايَةٍ۲» براى اثبات وقوع نسخ و انساء را در آن رد كرده و آيه را به معناى حكم، مانند حكم قبله و حكمى از احكام شريعت هاى پيشين، گرفته است.

1.سوره بقره، آيه ۱۰۶.

2.سوره نحل، آيه ۱۰۱.

صفحه از 266