سنجش يك حديث درباره مدلول حروف مقطعه - صفحه 77

علاوه بر آنچه درباره نگارش زبان هاى مختلف با خطى واحد و عكس آن گفته شد، بايد دانست گاه از روى ضرورت يا براى رفع برخى از كاستى ها و دشوارى ها در يك رسم الخط مشخص تحول يا اصلاحى صورت مى پذيرد؛ مثلاً در الفباى عربى حروف «ق» و «ف» در آغاز شيوه روشنى نداشت. گويا نخست «ق» يك نقطه داشته و «ف» بى نقطه بوده است. سپس براى تمايز اين دو حرف، يك نقطه زير «ف» گذاشته شد. ۱ اين شيوه هنوز در خط مغربى از جمله در كتابت مصاحف رايج است (تصوير شماره 4).

تصوير شماره4: (برگى از قرآن به خط مغربى)

كاتبان فارسى نيز از سده پنجم تا يازدهم حرف «گاف» را با گذاشتن يك يا دو يا سه نقطه در زير يا زبر «ك» از «كاف» جدا كرده اند؛ اما سرانجام از قرن دوازدهم هجرى به اين سو به جاى افزودن يك يا چند نقطه بر «ك»، با افزودن يك سركش، آن را از حرف «ك» متمايز ساخته اند. ۲

1.«الفبا»، ص۵۳ ؛ «سابقه تاريخ خط عربى و فارسى، ص ۲۳۳ به بعد.

2.«تحول رسم الخط فارسى از قرن ششم تا قرن سيزدهم هجرى»، ص۱۵۶ ـ ۱۵۸.

صفحه از 83