است و در عين تصريح به عدم وقوع تحريف در قرآن در مقدمه كتاب ۱ گاه از برخى از اين رواياتِ شيعى، استفاده تفسيرى كرده است.
3. كاركرد تفسيرى روايات اختلاف قرائت در التبيان
اكنون به تفصيل بيشتر در تفسير التبيان بررسى مى كنيم. شيخ طوسى در اين موارد هنگام بحث از مدلول و تفسير آيه، با ذكر روايتى از ائمه عليهم السلام ـ كه ظاهرا به تحريف آيه اشاره دارد يا قرائتى خاص ايشان را بيان مى كند ـ مى كوشد معناى آيه را بيان كند؛ نه آن كه صرفا قرائتى خاص ائمه ذكر كرده باشد.
1. در تفسير آيه: «إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَى ءَادَمَ وَنُوحًا وَءَالَ إِبْرَ هِيمَ وَءَالَ عِمْرَانَ عَلَى الْعَــلَمِينَ»،۲ مى گويد:
وَ فى قراءَةِ أهلِ البَيتِ: و آل محمّدٍ على العالمين.۳
اين عبارت وى در سياق بحث از معنا و مدلول آيه قرار گرفته است. يكى از مباحث مفسران در اين آيه آن است كه مراد از آل ابراهيم و آل عمران كيست. شيخ طوسى نيز چنين به بحث وارد مى شود:
فإن قيل من آل إبراهيم؟ قيل: قال ابن عباس و الحسن: هم المؤمنون على دينه فيكون بمعنى اختصهم بميزة كانت منهم على عالمى زمانهم. و قيل: آل عمران هم آل ابراهيم، كما قال: ذريةً بعضها من بعض، فهم موسى و هارون ابناعمران. و قال الحسن: آل عمران المسيح لأن أمه مريم بنت عمران ـ و فى قراءة أهل البيت «و آل محمّد على العالمين» ـ . و قال ايضا: إن آل ابراهيم هم آل محمّد الذين هم أهله و قد بيّنا فى ما مضى أنّ الآل بمعنى الإهل. و الآية تدلّ على أنّ الذين اصطفاهم معصومون منزّهون لأنّه لايختار و لايصطفى إلا من كان كذلك و يكون ظاهره و باطنه واحدا فإذا يجب أن يحتصّ الإصطفاء بآل إبراهيم و آل عمران من كان مرضيا معصوما سواء كان نبيّا أو إماما. ۴
چنان كه مى بينيم، شيخ طوسى در اين توضيحات به هيچ روى، از روايت معروف در ميان محدّثان و مفسران شيعه نام نمى برد، بلكه تنها از مفاد آن در بيان مراد آيه استفاده مى كند. در روايات شيعى، آمده است كه امام عليه السلام آيه را چنين خوانده اند:
إنَّ اللّه اصْطفى ءَادم ونوحًا وءَال إبراهيم وءَال عمران و آل محمّدٍ على العـالمين.
سپس فرمودند:
بخشى از آيه را ديگران از قرآن حذف كرده يا نامى را به جاى ديگر قرار داده اند.