حديث فضايل و اخلاق فلسفى - صفحه 18

سراسر رساله هايى كه سقراط محور آنهاست، به نحوى به اين پرسش ها مى پردازد و بيش از آن كه در پى پاسخ باشد، پرسش ها را عميق تر و عميق تر پيش مى كشد.
نخستين پرسش اساسى سقراط درباره ماهيت آرته است. كدام خاصه يا قابليت است كه آرته انسانى به شمار مى رود؟ در جامعه يونانى، برخى خاصه هاى انسانى شناخته شده بود كه با توجه به جايگاه آنها مى توان از چهار آرته اساسى نام برد كه عبارت بودند از: فرونسيس (phronesis) يا خردمندى، ۱ سوفروزونه (sophrosone)يا خويشتن دارى، ۲ آندريا (andreia)يا شجاعت ۳ و ديكايسونه (dikaiosyne) ۴ يا عدالت. ۵ در نظام مدنى يونان، بويژه آتن، با توجه به تكاليف شهروندان بر وظايفى چون شجاعت و عدالت تأكيد خاصى مى شد. ۶
در برابر اين باور عمومى و نامسنجم، سقراط مى كوشد تا آرته انسانى را مشخص كند. در موارد متعددى به نظر مى رسد كه سقراط بر آن است كه صفت مميز انسان قدرت شناخت يا دانايى اوست. انسان تنها موجودى است كه قدرت شناخت دارد. در نتيجه، مى توان انسان را به مقدارى كه داناست، انسان ناميد. وى تلاش مى كند تا همه آرته هاى معروف را به نحوى به يك آرته، يعنى دانايى ارجاع دهد. به نوشته كسنوفون، از شاگردان سقراط، وى معتقد بود كه همه آرته ها در نهايت به دانايى برمى گردند. ۷
در رساله پروتاگوراس نيز سقراط مى كوشد تا همه آرته ها را به دانايى ارجاع دهد. ۸ وى در جايى خويشتن دارى را همان دانايى مى داند ۹ و در ادامه شجاعت و دانايى را يك حقيقت به شمار مى آورد. ۱۰ از اين منظر، عدالت، به معناى عمل به مقتضاى عدل است، اما براى آن كه كسى بتواند طبق عدل عمل كند، ناگزير بايد عمل عادلانه را از ناعادلانه بازشناسد و براى اين كار نيازمند دانايى است. همچنين، شجاع كسى است كه در هنگام لزوم دلاورانه مقاومت مى كند و آنجايى كه لازم نيست چنين نمى كند. بنابراين، به كار گرفتن آرته شجاعت، مستلزم دانايى است. خويشتن دارى نيز با همين تحليل به دانايى ارجاع داده مى شود. حاصل آن كه شجاعت اگر با دانش همراه نباشد، نوعى تهور است و زيان بخش. خويشتن دارى و عدالت نيز اگر با تعقل و روشن بينى همراه باشد، سودمند

1.همان.

2.wisdom

3.moderation يا temperance.

4.courage.

5.Arete, David Sedley, p.۳۷۳.

6.justice.

7.Ibid.

8.خاطرات سقراطى، ص۱۳۴.

9.دوره آثار افلاطون، ج۱، ص۹۵.

10.همان، ص۱۱۷.

صفحه از 33