حديث فضايل و اخلاق فلسفى - صفحه 21

حاصل مى شود. با تأمل در شهر آرمانى و خيالى سقراط واضح مى شود كه در آن چهار صفت وجود دارد، يعنى:
حكمت و شجاعت و خويشتن دارى و عدالت. ۱
حال مى توان با توجه به قواى نفس، كه سقراط به تفصيل آن را بازمى گويد، به تعريف اين قابليت ها پرداخت. حكمت، يعنى آن كه قواى عاقله يا قدرت شناختى انسان بر ديگر قواى وى حاكم باشد و همان طور كه سگ گله از چوپان فرمانبرى مى كند، خشم نيز تابع عقل باشد و به فرمان وى عمل كند. ۲ شجاعت يعنى آن كه اگر انسانى عقيده را درست پنداشت، آن را حفظ كند و بر اثر ترس و ديگر عواطف از آن دست نكشد. ۳ خويشتن دارى، نوعى نظم و تسلط بر لذات و شهوات است. ۴ در جامعه شرط عدالت آن است كه هريك از طبقات سه گانه آن منحصرا به وظيفه خود عمل كنند. در مورد فرد نيز هرگاه هريك از اين قواى سه گانه تنها به وظيفه خود عمل كنند، مى گوييم عدالت حاصل شده و چنين شخصى عادل است. ۵ طبق اين تحليل، عدل هماهنگى درونى نفس انسان است و شخص عادل اجازه نخواهد داد كه اجزاى مختلف نفس وى در كار غيرمربوط به خود دخالت كنند و يا يكى از آنها نسبت به وظيفه ديگران تجاوز نمايد. ۶ ظلم نيز هنگامى رخ مى دهد كه اين سه جزء نفس با يكديگر ناسازگار افتند و هريك به وظايف ديگرى تجاوز كند. ۷
سقراط در اينجا بيش از تأكيد بر فايده صورى عدالت بحث را در سطحى عميق تر مطرح مى كند. سلامت روان و كمال انسانى در گرو پاسدارى از عدالت و عمل به مقتضاى آن است. با توجه به وجود سه قواى انسانى، مى توان سه نوع زندگى را تصور كرد: زندگى منفعت طلبانه، زندگى جاه طلبانه و زندگى فيلسوفانه يا وقف نظر كه عالى ترين نوع زندگى است و در آن عقل بر غرايز حاكم است. ۸ ارسطو نيز اين تقسيم بندى سه گانه را در اخلاق نيكوماخوس با تقرير ديگرى بيان مى كند و به همين نتيجه مى رسد. ۹
بدين ترتيب، در اين رساله شاهد تقرير جامعى از آرته هاى انسانى هستيم و تقريبا همه پرسش هاى چهارگانه سقراطى در اين زمينه پاسخ داده مى شود.
در اينجا تصوير سقراطى از فضايل اصلى انسانى كامل مى گردد و به صورت سنتى جا افتاده

1.همان، ص۲۲۷.

2.همان، ص۲۵۱.

3.همان، ص۲۳۰.

4.همان، ص۲۲۳.

5.همان، ص۲۵۴.

6.همان، ص۲۵۷.

7.همان، ص۲۵۸.

8.همان، ص۵۲۸.

9.اخلاق نيكوماخوس، ص۲۰.

صفحه از 33