حديث فضايل و اخلاق فلسفى - صفحه 30

است، تواضع است.
در اخلاق يونانى، نه تنها تواضع فضيلت به شمار نمى رود، برعكس خودنمايى و نمايش افتخارات خويش ارزش و فضيلت است و حتى، همان طور كه ديديم، بزرگ منشى از نظر ارسطو گل سرسبد فضايل است و رقابت در كسب افتخارات و از ديگران پيش افتادن تكليف اخلاقى به شمار مى رفته است. در عرب جاهلى نيز اين فضيلت بسيار نيرومند بوده است. در اين فرهنگ، تواضع و تسليم:
از صفات موهن و نكوهيده و نشانه زبونى و مَنِش پست بود، و حال آن كه تكبر و گردن كشى و تسليم نشدن. ۱
نشان شرافت و والايى به شمار مى رفت. ليكن اسلام، درست در برابر اين وضع ايستاد و فضيلتى را به عرب ها معرفى كرد كه نه تنها ناشناخته، كه ناپذيرفتنى نيز به شمار مى رفت. تواضع در برابر حق و تسليم اوامر او شدن و اساسا «اسلام» به معناى تسليم شدن و دست از گردن كشى برداشتن و غرور را كنار نهادن و سرفرازى نكردن، ارزشى تازه بود. تأكيدات لقمان بر دورى از غرور و بيان نشانه مؤمنان به اين صورت كه بر زمين آرام راه مى روند و تحقير تكبر و خُيَلاء به عنوان نشان بى دينى، براى عرب جاهلى كه به حميت خود مى نازيد، بسيار جديد و پذيرش آن دشوار بود. همچنين انتقام گيرى و خونخواهى از فضيلت هاى عصر جاهلى به شمار مى رفت و قرآن كريم، درست در برابر اين فضيلت، فضيلت عفو و حلم را نهاد و به مؤمنان آموخت كه در برابر حميت جاهلى، بايد صفت عفو و حلم را در خود بپرورانند و به اين ترتيب، به گفته ايزوتسو، مى توان گفت:
اسلام، اصل حلم را به عنوان نقطه مركزى نظام اخلاقى خود برگزيده است. ۲
بى اعتبارى دنيا نسبت به آخرت و اصالت دادن به آن و نگرش زاهدانه، به معناى قرآنى آن، به زندگى داشتن، جايى در اين فضايل چهارگانه ندارد. همچنان مى توان اين مسير را پوييد و نشان داد كه فضايل اصلى ترى را مى توان به جاى سياهه فوق افزود. ليكن همين مقدار كافى است تا دريابيم كه فضايل اربعه در بردارنده فضايل اصلى قرآنى نيستند.
سه. مفهوم برخى از اين فضايل با آموزه هاى اخلاقى قرآن سازگار نيستند. گرچه در آموزه هاى دينى ما از اين فضايل سخن به ميان آمده است، ليكن معناى آنها با آنچه كه اين فضايل در فرهنگ يونانى داشته و همچنان به وسيله عالمان اخلاق حفظ شده است، يكى نيست. براى مثال، عدالت در فرهنگ يونانى، در سطح فردى عبارت است از اعتدال قواى سه گانه نفس و در سطح اجتماعى عمدتا عبارت است از اطاعت از قانون؛ در حالى كه كاربست اين اصطلاح در قرآن بيانگر معناى ديگرى است. هنگامى كه قرآن كريم مى فرمايد:
«... وَلاَ يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَـئانُ قَوْمٍ عَلَى أَلاَّ تَعْدِلُواْ اعْدِلُواْ هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى»،۳

1.مفاهيم اخلاقى ـ دينى در قرآن مجيد، ص۴۵.

2.همان، ص۱۳۸.

3.سوره مائده، آيه۸ .

صفحه از 33