مقدمه ‏اى بر صحيفه سجاديه - صفحه 78

اخلاقى نيز با كلمه همراه شود.
همين طور، «مغفرت» در عربى بسيار غنى تر از اصطلاح forgiveness در انگليسى است. قرآن سه اسم از اسماء الهى را از اين ريشه به كار مى برد: «غفور»، «غافر»، «غفار»، و اغلب براى آن كه ميان حالات مختلف «بخشايش» كه اين سه اسم به آنها اشاره دارند، فرق گذاشته شود، تمايزات ظريفى ميان آنان رسم مى شود. مهم تر آن كه ريشه معنايى كلمه مغفرت «پوشاندن»، «حجاب افكندن» و «پنهان كردن» است. بنابراين «بخشاينده» كسى است كه گناهان و نقص هاى انسان را مى پوشاند. در عربى معناى لفظى اين گفته كه «من از خدا درخواست بخشايش مى كنم»، به صورت «من از خدا پوشاندن را طلب مى كنم» بيان مى شود. ۱ بيشتر مردم ممكن است از طلب بخشايش، طلب پوشاندن «گناهان» را بفهمند. لكن «مقربان درگاه الهى» نياز به پوشاندن چيز ديگرى را از آن مى فهمند كه به دليل حضور آن در هر موجودِ مخلوق، بسيار عميق تر و اساسى تر است.
هنگامى كه پيامبر يا امام زين العابدين از خداوند مى خواهند كه گناهانشان را ببخشايد، آنان در اين درخواست خود كاملاً صادق هستند، اما اين لزوما بدان معنا نيست كه گناهان آنان هم مرتبه با گناهان ماست. همان طور كه متون اسلامى مكررا به ما توصيه كرده اند، قياس به نفس يعنى «قضاوت در مورد ديگران همانند خود»، هميشه موجب گمراهى مى شود، به خصوص اگر كسى كه قياس در مورد او انجام شده از دريافت كنندگان الطاف خاصه الهى باشد.

نگرش هاى معنوى و اسماى الهى

متفكران مسلمان معمولاً اسماى الهى را به دو گروه بزرگ تقسيم كرده اند. اين كار از طريق تقابل صفاتى چون رحمت و غضب، عدل و فضل، قهر و لطف، جلال و جمال، يا جلال و اكرام انجام مى گيرد. «اسماى غضب» به دورى و تعالى خداوند اشاره دارند، در حالى كه «اسماى رحمت» به نزديكى و حلول او مربوط مى شوند. شريعت و كلام سرسختى و تنزيه خداوند را مورد تأكيد قرار مى دهند، حال آن كه معنويت اسلامى و ادبيات عبادى بر ملايمت و تشبيه او پاى مى فشارند.
شريعت اسلامى هيچ دغدغه اى براى سخن گفتن از خداوند ندارد، زيرا كاركردش اين است كه رهنمودهايى براى گستره عمل به دست دهد. خداوند در شريعت فقط به عنوان يك قانون گذار و فرمانده مدّ نظر قرار مى گيرد. در زمينه قانون گذارى، او يك پادشاه است كه بايد از او اطاعت شود. يك پادشاه ـ به خصوص يك پادشاه ازلى و ابدى ـ بسيار برتر و بالاتر از رعايايش قرار مى گيرد، به طورى كه اين افراد در واقع برده و بنده او هستند و او دستورات خود را از طريق مجازات، زندان و اعدام اعمال مى كند. بنابراين، شريعت معمولاً خداى عادل و متعالى را به ذهن متبادر مى كند و عموم

1.در عربى «استغفراللّه » به «اطلب منه الستر» معنا مى شود. ر. ك: لسان العرب، ذيل ماده «ستر».

صفحه از 87