صحابى كيست؟ - صفحه 95

«صحابى» مى بيند و بدين خاطر، راه اصلاحِ آن را نيز در اصلاحِ تعريف صحابى جست وجو مى كند.
حال، ببينيم تعريف معرفت از صحابى چيست؟ اجمالاً تعريف معرفت از صحابى را مى توان همان تعريف ابن حجر از صحابى دانست، به علاوه قيود و شرايط بسيار. وى اين قيود و شرايط را يك جا و يكجا نياورده است. از اين رو، بايد تعريف معرفت از صحابى را در تعابير منتشر و مكرر در سراسرِ نوشتار او دريابيم و اين، در قياس با تعريف ابن حجر، نوعى كاستى به شمار مى آيد.
نگارنده سعى مى كند اين شرايط و قيود را در ذيل يادآور شده و فشرده كند:
«اصحاب پيامبر صلى الله عليه و آله وسلم آنهايى هستند كه از بركات وجودى حضرت صلى الله عليه و آله وسلم در حد بالايى بهره برده و كسب فيض كرده باشند»؛ ۱ «پروانه وار گرداگرد شمع وجود حضرت را فراگرفته بودند»؛ ۲ «بر اثر ملازمت و مصاحبت پيوسته از بركاتِ وجود آن حضرت بهره ها برده ...»؛ ۳
«همچون مظهرى تابناك جلوه گر صفات و اخلاق كريمه آن وجود مبارك گرديده بودند ...»؛ ۴ «حضرت ... آنها را در پوشش عنايت خاص خود قرار داده ... در تعليم و ترتيب آنان كوشا بود تا هريك حامل رسالت جهانى اسلام گردد.»؛ ۵ «پشتوانه مستحكم براى تثبيت اسلام، جان بركف ... بودند.»؛ ۶ «فرهيختگان كه وارث علم نبوت و دارندگان ودايعِ مقام رسالت اند ...»؛ ۷ «لفظ صحابى نوعى وابستگى مستحكم، رابطه وثيق فرهنگى و علمى را مى رساند و مظاهر تجلّى خلق و خوى پيامبر گرامى را نشان مى دهد ...». ۸ مصداق آيات 117 سوره توبه، 26 سوره فتح و 157 سوره اعراف ۹ با تكيه بر سخنى از امام على عليه السلام : «... پس از رحلت پيامبر صلى الله عليه و آله وسلم بدعت گذار نبوده باشند و نيز بدعت گذارى را حمايت نكرده باشند»؛ ۱۰ «مدت ها ملتزم حضور گردد و از علم و فقاهت و درايت پيامبر بهره برده باشد و از كمالات معنوى و اخلاقى آنان اندوخته باشد.»؛ ۱۱ «كوشا در كسب فضايل و مكارم اخلاق نبوى»؛ ۱۲ «افراد كوچه و بازار، سربازان، مأموران، خادمان و افرادى كه به طور مستمر ملازم با پيامبر براى كسب فيض و فضيلت نبوده اند و نيز كسانى كه رفتار و كردار آنان برخلاف سنت و شريعت بوده يا در دل هايشان بذرهاى نفاق بوده از شمول اين تعريف خارج مى شوند»؛ ۱۳ با تكيه بر سخنى از على عليه السلام «... از صحابه

1.همان، ص۹.

2.همان، ص۱۰.

3.همان.

4.همان، ص۱۱.

5.همان، ص۱۲.

6.همان، ص۱۳.

7.همان، ص۱۵.

8.همان، ص۱۶.

9.همان، ص ۱۵ ـ ۱۶.

صفحه از 101