صحابى كيست؟ - صفحه 96

على عليه السلام باشند» ۱ و با استناد به سخنى از امام رضا عليه السلام «از كسانى نباشند كه پس از فتح مكه اسلام آوردند»؛ ۲ «خلق و خوى پيامبر در گفتار و رفتار و حتى پندار آنان جلوه گر باشد، از بركات و فيوضات وجودى آن حضرت صلى الله عليه و آله وسلمبهره وافر برده باشند و اين بهره گيرى سرشار، در سراسر وجودشان آشكار باشد». ۳
با ملاحظه تعابير فوق، صحابه پيامبر صلى الله عليه و آله وسلم از نظر معرفت كسى است كه: 1. برگزيده حضرت، 2. مورد عنايت وى، 3. تحت تعليم و تربيت خاص پيامبر صلى الله عليه و آله وسلم ، 4. سرشار از بركات وجودى حضرت، 5 . ملازم و مصاحب پيوسته با پيامبر صلى الله عليه و آله وسلم ، 6 . صاحب خلق و خوى پيامبر صلى الله عليه و آله وسلم، 7. وارث علم نبوت و بهره مند از علم و فقاهت و درايت، 8 . پشتوانه مستحكم براى تثبيت اسلام، 9. جان بركف و آماده همه نوع فداكارى، 10. قبل از فتح مكه اسلام آورده باشد، 11. پس از رحلت پيامبر از اصحاب و مواليان على عليه السلام باشد، 12. بدعت گزار نبوده و بدعتگزارى را در آستين خود نپرورده باشد.
تعريفِ معرفت از صحابى نيز از جهاتى محل تأمل است:
1. هر چه تعريف اين حجر درباره صحابى، تعريفى حداقلى است، تعريف معرفت، حداكثرى است. هرچه آن به راه تفريط رفته، اين به سويه افراط كشيده شده است. از اين رو، اگر طيفى از تعاريف درباره صحابى قابل تصور باشد، اين دو تعريف، دو سر آن طيف خواهند بود. معرفت كوشيده است نقيصه تعريف ابن حجر، يعنى «عدم مانعيت» را برطرف كند و در اين راه به جانب افراط گراييده است.
2. اگر تعريف ابن حجر با عرف اهل زبان جامعه سازگار نبود، تعريف معرفت نيز چندان با معناى عرفى صحابى سازگار نيست. عرف هيچ گاه اين همه قيود را در اطلاقِ صحابى در نظر نمى گيرد.
3. تعريفِ معرفت، بسيار بسيار تنزه طلبانه است و ناخودآگاه، شرط تنزه، پاكى و عصمتى را كه خاص پيامبر صلى الله عليه و آله وسلم است، بر اصحاب وى نيز سرايت مى دهد! حال آن كه، اگر عصمت، شرط پيامبرى باشد آن گونه كه در علم كلام ما مطرح است شرط صحابى بودن، نيست و مگر «صحابى غيرمعصوم» و بلكه «صحابى ناصالح»، مفهومى تناقض نما (Paradoxical) است؟ آيا عرفا و منطقا نمى توان از اصحاب نزديك و اصحاب دور، اصحاب وفادار و اصحاب خائن، اصحاب اهل فضل و علم و اصحاب عادى، اصحاب فداكار و مجاهد و اصحاب آسان طلب، اصحاب راستين و اصحاب دروغين، اصحاب رستگارى طلب و اصحاب فرصت طلب، اصحابِ در ركاب على عليه السلام و اصحاب در مقابل على عليه السلام و ... سخن گفت؟ اگر منطقا چنين مى توان گفت، يكايك شروط و قيود معرفت براى صحابى رنگ مى بازد!
در نهج البلاغه آمده است وقتى پاره اى از ياران امام على عليه السلام كه در واقعه جمل سرگشته بودند، از حضرت پرسيدند كه حق كدام سوست؟ ما يك سو، داماد پيامبر صلى الله عليه و آله وسلم را مى بينيم و در سوى ديگر،

1.همان، ص۲۲.

2.همان، ص۲۴.

3.همان، ش۹، ص۱۰.

صفحه از 101