روش و عملكرد عمومى نجاشى در فهرست - صفحه 120

مسائل: مجموعه پرسش هاى شخص از امام عليه السلام به همراه پاسخ امام عليه السلام را مسائل گويند. نمونه هاى آن عبارت اند از: شماره هاى 35، 458، 598 ، 597 ، 573 ، 471، 470 و ... .
نسخه: مجموعه رواياتى است كه بلا واسطه يا با واسطه از روى اصل استنساخ شده است. ۱ نمونه هاى آن عبارت اند از: شماره هاى 396، 298، 271، 252، 112، 95، 34، 6 ، 506 ، 475 و ... گفتنى است پس از كتاب و نوادر، بيشترين عنوانى كه نجاشى ذكر كرده، نسخه است كه راويان از معصومان عليهم السلام روايت كرده اند.
مجالس: غالبا به كتاب حديثى اطلاق مى شود كه شيخ حديث، در مجالس متعدد آن را املاء فرموده باشد و از اين رو آن را «امالى» نيز گويند. ۲ شماره هاى 131، 75 از اين دست است. ۳
جامع: به كتاب هايى اطلاق مى شود كه شامل تمام ابواب حديث است (مدير شانه چى، ص27) و در نگارش آنها از كتاب ها و اصول اوليه، حداكثر استفاده شده و خود را از هر جهت از محتويات آن كتاب ها غنى ساخته اند. ۴ برخى نمونه هاى آن عبارت اند: از شماره هاى 19، 104، 151، 148، 180، 1033، 766، 669 ، 553 ، 339 و ... .

6 . تعيين طبقه مؤلفان

نجاشى در ابتداى فهرست نام شش تن از مؤلفان را تحت عنوان «ذكر الطبقة الاولى» بيان كرده است كه همگى صحابى پيامبر صلى الله عليه و آله وسلم و يا از ياران امام على عليه السلام بودند. همچنين او گاه با بيان اصطلاحاتى نظير صحابى و تابعى به طبقه راوى تصريح مى كند. ۵
نجاشى، گاه با قرار دادن مؤلفان در شمار اصحاب ائمه عليهم السلام، طبقه آنان را شناسانده است. ۶
اگر شخصى از راويان ائمه عليهم السلام باشد، نجاشى بدان تصريح مى كند. ۷
ظرافت و دقتى كه در اين بخش از كار نجاشى ديده مى شود اين است كه او آن دسته از راويانى را كه موفق به ديدار و ملاقات با امام عليه السلام شده اند نيز مى شناساند. ۸

1.. اصول علم الرجال، ص۲۶۳.

2.علم الحديث و دراية الحديث، ص۳۰.

3.نمونه هايى كه براى هر يك از رسائل، مسائل و مجالس در فهرست نجاشى نشان داده ايم، صرفا مواردى است كه به نوعى معصوم عليه السلام در آنها نقش دارند. نام بسيارى از رسائل و مسائلى كه ميان اشخاص معمولى رد و بدل شده و نام مجالس بسيارى از مؤلفان نيز در فهرست ذكر شده است.

4.«تحقيق درباره كتاب كافى»، ص۵۱ .

5.رجال النجاشى، شماره هاى ۶۵۵ ، ۲.

6.همان، شماره هاى ۸۰ ، ۴۹، ۱۸، ۸۸ ، ۱۲۱۲، ۱۰۹۸، ۶۵۹ ، ۲۷۲.

7.همان، شماره هاى ۳۶، ۳۴، ۳۰، ۲۸، ۲۶، ۸ ، ۴۱ و ... .

8.همان، شماره هاى ۱۸۰، ۲۴، ۷، ۲۵۰، ۱۹۸، ۲۹۶، ۳۳۲، ۴۵۳، ۴۶۷ و ... . نكته اى كه در اين بخش از تحقيق بدان رسيديم اين است كه نجاشى گاه درباره اشخاص به ملاقات همراه با روايت آنان از امام عليه السلام تصريح مى كند. اما در مواردى صرفا ملاقات اشخاص با امام عليه السلام را يادآور شده است. با مراجعه به رجال شيخ طوسى و بررسى تمام مواردى كه نجاشى صرفا متدكر ملاقات راويان با ائمه عليهم السلام شده، معلوم مى شود ملاقات با امام عليه السلام (لقى)، روايت از ايشان را نيز دربردارد. مگر در مواردى كه مطلبى خلاف آن وجود داشته باشد. مؤيد اين نكته، مواردى است كه نجاشى درباره ديدار راويان با امام عليه السلام از فعل (رأى) استفاده نموده است، او هيچ گاه به دنبال اين فعل، روايت كردن شخص از امام عليه السلام (روى) را متذكر نشده است. او درباره يونس بن عبدالرحمن به عدم روايت وى از امام تصريح مى كند: «أنه رأى جعفر بن محمّد عليه السلام بين الصفا و المروة و لم يرو عنه» (رجال النجاشى، ش۱۲۰۸، ص۴۴۶). نيز درباره على بن على بن زرين به نقل از اسماعيل، فرزند وى، مى نويسد: «رأى موسى عليه السلام و لقى الرضا عليه السلام ». از شرح حال نامبرده به روايت او از امام رضا عليه السلام پى مى بريم (ش۷۲۷، ص۲۷۷).

صفحه از 126