تاريخ‏گذارى روايات بر مبناى تحليل اسناد - صفحه 164

عنوان منبع خبرى حلقه مشترك نمى پذيرد و چنين استدلال مى كند كه:
اگر او (يعنى حلقه مشترك) آن را از كس ديگرى شنيده است، چرا اسناد او تا پيامبر اثرى از اين منبع دربرندارد؟ ۱
اما اين كه ما نمى توانيم بر مبناى تحليل اسناد به قطع دريابيم كه حلقه مشترك يك روايت را از كس ديگرى شنيده يا نه، بر جعلى بودن راوى وى دلالت نمى كند. به علاوه، ممكن است او روايت را از كس ديگرى شنيده باشد، ولى به هنگام نقل روايت نام آن شخص را ذكر نكرده باشد.
2. ينبل در استناد به شواهد تاريخى براى تحليل روايات، دوگانه عمل مى كند؛ مثلاً در روايت (1)
براى نشان دادن مشكوك بودن راوى مرجع سليمان، يعنى أبو عثمان النهدى (م 100ق) به اين مطلب استدلال كرده است كه وى متعلق به طبقه اى از تابعين است كه اوصاف عجيب و باورنكردنى درباره آنان نقل شده است. همين استدلال درباره حلقه مشترك روايت (2)، يعنى أبورجاء العطاردى (م 107ق) نيز صادق است. با اين حال، ينبل وى را بى ترديد حلقه مشترك و در نتيجه واضع آن روايت دانسته است.
3. مشابه همين عدم انسجام در تحليل روايت (2) به چشم مى خورد. دو مجموعه از روايات أبورجاء نقل شده است: يك دسته از عمران بن حصين و گروه ديگر از عبداللّه بن عباس و هر دو دسته نيز طبق روش تحليل ينبل در شبكه هاى اسناد داراى حلقه مشترك فرعى قرار مى گيرند. با اين حال، ينبل روايات نقل شده از ابن عباس را متعلق به زمانى متأخر از روايات دسته نخست مى داند. اين نتيجه گيرى با دو قاعده پيشين ينبل در تعارض است: اول، اين قاعده كه حلقه مشترك نه تنها روايت را وضع كرده، بلكه طريق منفرد تا پيامبر را نيز خود برساخته است. دوم، اين ديدگاه وى كه حلقه هاى مشترك فرعى تاريخى هستند.
موتسكى تبيينى ديگر از دو پديده «حلقه مشترك» و «طريق منفرد» ارائه كرده كه ظاهرا با اطلاعات موجود از سنت روايت اسلامى در سه قرن نخست بيشتر سازگار است. به نظر او، «حلقه هاى مشترك»، نخستين جامعان و نشردهندگان حرفه اى حديث به طور كلى و روايات به طور خاص، در سده هاى نخست اسلامى بوده اند. البته اين بدان معنا نيست كه آنان دست به اصطلاح، تركيب و حتى جعل روايات نزده اند. «طريق منفرد» حلقه مشترك نيز پيش از هر چيز بر راوى اى دلالت دارد كه حلقه مشترك روايت را از او شنيده يا مدعى است كه از او دريافت كرده است و سپس از طريقى كه راوى مدعى است روايت را شنيده يا طريقى كه حلقه مشترك فكر مى كند كه راوى اش روايت را از آن طريق دريافت كرده، حكايت دارد. ينبل طريق منفرد را به سبب جعلى بودن نمى پذيرد؛ با اين استدلال كه اگر اين طريق حقيقى بود، ما بايد نه فقط اين طريق بله طرق، ديگرى

1.Juynboll,. ``Some Isnad-Analytical, ۳۵۹.

صفحه از 167