نگاهي به اخبار « إن الأرض علي الحوت » - صفحه 21

خلق ما أحبَّ استوى على العرش، قال : فذلك حين يقول: «خَلَقَ السَّمَـوَ تِ وَ الْأَرْضَ فِى سِتَّةِ أَيَّامٍ»۱ ويقول: «كَانَتَا رَتْقًا فَفَتَقْنَـهُمَا»۲ وذكر القصة في خلق آدم عليه السلام . ۳

اين روايت ها در كتب متأخّر چون الدر المنثور و كنز العمال نيز به نقل از مصادر اوليه منقول است.

دو. بررسى اسناد و مدارك احاديث

چنان كه ملاحظه خواهد شد ، هيچ كدام از اين چهار گروهى كه به تفسير اين روايت ها و مواجهه با آنها مشغول شده اند، به بررسى صدورى اين گونه روايت ها نپرداخته اند . قاعده آن است كه پس از احراز صدور نوبت به تفسير علمى يا تأويل فلسفى و عرفانى و يا اعتقاد به فرا عقلى بودن اين روايت ها مى رسد. چنان كه طرح و طرد اين روايت ها نيز مى بايست بر مبناى ضوابط و قواعد در نقد و ارزيابى صدور انجام گيرد. اين سخن از آن رو ابراز مى شود كه وقتى با دانش هاى نقلى سر و كار است و بنا است مطلب يا رأيى به كسانى منسوب شود، فارغ از صحّت و عدم صحّت محتوا، بايد چنين انتسابى مورد بررسى قرار گيرد ؛ چرا كه نمى توان هر سخن درستى را به هر شخصى و مقامى منتسب كرد گرچه داناى به علم غيب باشد ؛ زيرا ممكن است آن دانش غيبى و لدنى را بر زبان نرانده باشد. وقتى پاى نسبت و نقل در ميان است، گام اوّل ، ارزيابى انتساب و صدور است. نمى توان به دعواى اين كه اينها در ميراث حديثى مسلمانان جاى گرفته ، به دفاع از آن ها پرداخت، چنانكه به همان دليل هم نمى توان آنها را به آسانى نيز طرد كرد و كنار نهاد.
حال با اين توضيح نگاهى به اسناد و مدارك اين روايت ها مى افكنيم و آن گاه به جمع بندى و چگونگى تعامل و مواجهه با آنها خواهيم پرداخت .
چنانكه در هنگام نقل اين روايت ها بدان اشاره شد، اين احاديث در پانزده مصدر

1.سوره حديد، آيه ۴.

2.سوره انبياء، آيه ۳۰.

3.تفسير القرطبي ، ج ۱، ص ۲۵۵ ـ ۲۵۶.

صفحه از 34