ثالثا : از اين سيزده روايت، چهار حديث (4، 5، 12، 13) بدون سلسله سند و نُه روايت ديگر با سلسله سند نقل شده است . گفتنى است كه حديث 4 و 5 كه صدوق آنها را در كتاب من لايحضره الفقيه بدون سند آورده ، در كتاب علل الشرايع با ذكر سلسله سند آورده است.
با توجّه به مطلبى كه در بند اوّل گذشت كه اين سيزده روايت در نهايت و پس از حذف مكررات به هشت حديث مى رسد، مى توان گفت از اين هشت حديث، دو روايت 12 و 13 بدون سلسله سند و شش روايت با سلسله سند منقول است. اين هشت روايت عبارت اند از احاديث: 1، 2، 3، 4، 5، 6، 12 و 13.
شرح طُرُق اين هشت حديث چنين است:
روايت نخست داراى سه سند است (احاديث 1، 10 و 11):
كلينى محمد احمد ابن محبوب جميل بن صالح ابان بن تغلبامام صادق عليه السلام
على بن ابراهيم پدر على بن مهزيار علام بعض اصحابه امام صادق عليه السلام
على بن ابراهيم محمد بن ابى عبد اللّه سهل حسن بن محبوب جميل بن صالح ابان بن تغلب امام صادق عليه السلام
روايت دوم داراى يك سند است (حديث 2):
كلينى على بن محمد صالح بعض اصحابه عبد الصمد بن بشير امام صادق عليه السلام
روايت سوم داراى دو سند است (احاديث 3 و 9):
كلينى محمد بن يحيى احمد بن محمد عبد الرحمن بن أبي نجران صفوان خلف بن حمّاد حسين بن زيد هاشمى امام صادق عليه السلام
صدوق پدر سعد بن عبد اللّه ابراهيم بن هاشم و غيره خلف بن حمّاد حسين بن زيد هاشمى امام صادق عليه السلام
روايت چهارم دو طريق دارد (حديث 4 و 6):
صدوق امام صادق عليه السلام
صدوق پدر محمد بن يحيى العطار محمد بن احمد يعقوب بن يزيد بعض اصحابه محمد بن سنان عمّن ذكره امام صادق عليه السلام