نسخه اي نفيس در شرح دعاي عرفه - صفحه 145

بر او تشبيه كند؛ زيرا او به هنگام ورود بر حضرت احديت، از هر گونه علايق، مجرد و از هر نوع عوائق و موانعى منزه و پاكيزه بوده است؛ لذا از خدا درخواست كرد كه به هنگام رجوع از آثار به حق (تعالى)، سرِّ و درونش مصون و محفوظ ماند، به طورى كه دامن همتش با پليديهاى التفاتِ به حُظوظ دو جهانى آلوده نگردد.

هـ ـ تجريد:

امام حسين (عليه السلام) از خدا صيانت و تجريد از مطامع دنيوى و اخروى را درخواست كرد؛ تجريدى كه از مهمترين احوال به شمار است؛ زيرا مقدمه آن، تجرد و رهايى از هرگونه علايق مى باشد كه خود از اهم مقامات است. تجرد، يعنى گسستن علايق، و طرد موانع و عوائق، و حفظ سِرّ و درون از راه مداومت بر خلوت و انس با حق، و استيحاش از خلق، و مداومت فكر و ملازمت ذكر. اما تجريد كه مرز نهايات در حوزه احوال مى باشد، عبارت از منخلع شدن از شهود شواهد و آثار است كه يا از طريق معاينه حق صورت مى گيرد و يا از طريقى برتر كه بايد آن را «حضرت جمع و توحيد» دانست.
آنكه داراى چنين حالى باشد، حالش همانند حال كسى است كه فرمانِ «فَاخْلَع نعلَيكَ اِنَّكَ بِالْوادِ المقدّسِ طُوى۱» به او رسيد.
تجريد، داراى درجات و مراحلى است كه اولين مرحله آن، تجريد ديدگانِ كشف از جامه سبب يقين و اكتساب آن مى باشد. مرحله دوم، تجريدِ مقامِ «جمع» از دَرْكِ علم است كه مقام جمع از مرتبه علم منزه مى گردد و از آن پس، هيچ اثرى از علم در اين مرحله مشاهده نمى شود. مرحله سومِ تجريد، خلاص و رهايى از خودِ تجريد است كه در اين مرحله، نه تجريدى مشهود است و نه مجردى. اين مرحله را بايد رفيع ترين مراحل تجريد برشمرد، و همان مرحله اى است كه سيدالشهدا (عليه السلام) با تعبير زير، آن را از خدا درخواست نمود، آنجا كه عرض كرد:

۰.«... مَصون السِّرِّعَنِ النظرِ اليها و مَرفوعَ الهمّةِ عَن الاعتمادِ عَلَيها».

بخشِ نخستِ اين عبارت، داراى مبالغه فزونترى از بخش دوم مى باشد؛ چرا كه

1.طه، ۱۲: اى موسى! پا افزار بيرون آور كه در وادى مقدس و فرخنده «طوى» هستى.

صفحه از 150