نسخه اي نفيس در شرح دعاي عرفه - صفحه 146

گسستن نظر و التفات درونى ـ كه به طور مطلق مطرح است ـ رساتر از اعتماد مى باشد؛ زيرا گاهى نظر ـ بدون فراهم آمدن اعتماد ـ امكان پذير است، اما عكس آن، يعنى به هم رسيدنِ اعتماد ـ منهاى نظر ـ امكان ندارد.
بنابراين، بخش دوم اين سخن ـ اگر چه مندرج در مقام «توكل» مى باشد ـ لكن هدف از آن، اين است كه ديگران بدان تأسى كرده و از آن رهنمود برگيرند.
همين نكته ـ يعنى اينكه امام حسين (عليه السلام) از خدا خواست كه اهتمام او فراتر از اعتماد به آثار باشد، و فقط به خود او تكيه كند، ـ مكرراً در اخبار و روايات جلب نظر مى كند؛ مانند:

۰.«رَبِّ لا تَكِلْنى اِلى نَفْسى طَرْفَةَ عَيْنٍ اَبَداً وَلا اِلى اَحَدٍ مِنْ خَلْقِكَ»...

۰.پروردگارا، هرگز مرا ـ حتى به اندازه يك لحظه چشم به هم زدن ـ به خودم وَاَحَدى از خلقِ خود وامگذار!

واقع اين است كه تكيه بر آثار و اشكالِ آن و اعتمادِ بر موجودات ـ منهاى اعتماد به حق ـ موجب نقصان و زمينه اى براى خسران و زيان است. به همين جهت، سيدالشهدا (عليه السلام) از خدا درخواست كرد كه اهتمام و عنايت و توجه او را از اعتماد بر آثار و تكيه و اتكال بر آنها فراتر بَرَدْ و التفات و اعتمادِ وى را از هر اثرى گسسته سازد و صرفاً به خود بپيوندد. چون خداست كه مى تواند اهتمام و اتكالها را والا سازد و انسان را بر توكل و اعتماد به خود تقويت كند.

و ـ همت:

همت، يكى از احوالى است كه بايد آن را از لوازم عرفان برشمرد، و علاوه بر آنكه داراى قدر و منزلتى والا در عرفان مى باشد، خود نيز داراى مراحل و درجاتى است. در تعريف همت مى توان گفت كه همّت، عبارت است از انگيخته شدن عزم در جهت مقصود، به گونه اى كه به ماسواىِ مقصود، التفاتى نشود.
همت، داراى مراحل و درجات متفاوتى است كه فروترين درجه آن، همت مريدانِ طالب است. در چنين مرحله اى براى مريد، رغبت و علاقه اى به دنياى فانى و متاع و زخارف آن باقى نمى ماند؛ بلكه توجه و التفاتش منحصراً به سراى باقى و آخرت و نعمتهاى

صفحه از 150