اثبات صدور حديث - صفحه 12

خدا پى مى بريم، از جمال گفتار و آثار پيامبران(ص) و اولياى خاصّ حضرت حق نيز، به اعتبار صدورى آنها، پى خواهيم برد.
د) تعالى تعبير: چنانكه مضمون حديث ممكن است پايين، متوسط، شاهكار و يا در حدّ اعجاز باشد، صور خيال، نكات بديعى، واژه ها و تركيبهاى به كاررفته در سخن نيز ممكن است شاهكار يا در حدّ اعجاز باشند. تعابير قرآنى و غالب سخنان اهل عصمت، از نوع اعجازند؛ يعنى هيچ كس نمى تواند در قلمرو تعبير و متن، نظير آنها را بياورد و به همين دليل است كه قرآن، ادباى جهان را به مبارزه طلبيده است.

دو.در قلمرو حديث شناس

اثبات صدور از طريق مضمون شناسى، مستلزم وجود شرايط ومعيارهاى خاصّى در حديث شناس است؛ يعنى ممكن است غالب متفكّران بتوانند از طريق متن و مضمون، مجعول بودن حديثى را(در بُعد سلبى صدور) اثبات كنند، ولى در بُعد اثباتى آن (كه حكم به صدور حديث است)، شناسايى از طريق متن و مضمون، شرايط ويژه اى را در حديث شناسان مى طلبد. امّا آن شرايط و معيارها چيست؟
ترديدى نيست كه حديث شناس بايد با تمام معيارهاى حديث، سنخيّت علمى و معنوى داشته باشد. به عبارت ديگر، در كنارمعيارهاى حديث (كه مطابقت با عقل و قرآن، علوّ مضمون و تعالى تعبير، از شرايط لازم آن بود)، حديث شناس نيز بايد صلاحيت دريافت شرايط ياد شده را داشته باشد. ويژگيهايى كه حديث شناس بايد داشته باشد، در دو محور اساسى قابل طرح است: سنخيّت علمى ـ ادبى وسنخيّت معنوى.
الف) سنخيّت علمى: مى دانيم كه پى بردن به مقاصد واشارات فيلسوفان يا رياضيدانان و يا شاهكار سرايان، ممارست بسيار و اطّلاعات علمى و ادبى در خورى را مى طلبد. حديث شناسِ شيوه مضمونى، بايد در علم معانى و بيان و بديع زبان عرب، داراى ملكات فراوان باشد تا بتواند تعالى تعبير معصوم را از متنهاى شاهكار ديگر تمييز دهد. به عبارت ديگر، او لازم است هم در قلمرو علوم ادبى متداول، اهل فن و ذوق

صفحه از 27