اثبات صدور حديث - صفحه 14

بخصوص اگر براى آن از نور نبوى، پرتو و ذوقى حاصل شده باشد، امور پنهانى و تاريكيهاى اشيا و درست از نادرست، بر او آشكار مى گردد؛ زيرا كه سخنان حضرت رسول (ص) بر خردمندى كه آن را چشيده باشد، پنهان نمى ماند. به همين سبب، خود فرمود: «از زيركى و تيز بينىِ مؤمن بترسيد، زيرا كه او با نور الهى مى نگرد». ۱
قاسمى، آنگاه از ابوسليمان دارانى نقل مى كند: «إنّ القلوب إذا اجتمعت على التقوى جالت فى الملكوت ورجعت إلى صاحبها بطرف الفوائد من غير أن يؤدى اليها عالم علماً. ۲ … بى شك آنگاه كه دلها بر تقوا گرد آيند،در ملكوت سير خواهند كرد و با سودهاى طرفه و ارزشمند به سوى صاحبان خويش باز مى گردند،بى آنكه دانشمندى به آنان دانش بياموزد».آنگاه خود(قاسمى) مى افزايد: «و آنكه نور و برهان دارد، چگونه حقايق اشيا را از مفهوم سخن صاحبان سخن(بخصوص احاديث نبوى) درنيابد؟ بنابراين، او آن را به طوركامل مى شناسد… محب، از فحواى سخن محبوب، مرادِ او را درمى يابد؛ هرچند اشاره وار باشد و به آن تصريح نكند». ۳

2ـ نقد حديث و نقد حوادث تاريخى:

حديث و حوادث تاريخى، به لحاظ اصول و شيوه هاى نقد، بسيار با يكديگر مشابهند؛ يعنى چنانكه نقد حديث به سند شناسىِ رجالى و اثبات صدور مضمونى و تحليل محتوايى و دلالى نياز دارد، حوادث تاريخى نيز به شيوه هاى ياد شده نيازمندند؛ هرچند از جهت ماهيّت موضوع، هدف، مسائل و مبادى تصورى وتصديقى از يكديگر متمايزند، امّا در روش تحقيق، بسيار به يكديگر نزديك مى شوند. مورّخان نيز مانند حديث شناسان، درباره شرايط راويان حوادث و مورّخان بحث مى كنند و براى آنان، صفاتى چون: راستگويى، نقل به لفظ، كتابت گزارش در حين مذاكره، ذكر نام منقول عنه، داشتن شناخت علمى و دينى به شخصيّت مورد بررسى، علم به مدلول الفاظ، تصوّر صحيح از

1.قواعد التحديث، باب۴،ص۱۷۲

2.همان، ص۱۷۶

صفحه از 27