اثبات صدور حديث - صفحه 8

حلال را حرام وحرام را حلال مى كند.» ۱
آقاى مدير شانه چى نيز مى نويسد:«عدّه اى از حسّ تمايل مردم به افسانه ها و سرگذشت ايّام گذشته، سوء استفاده نمودند و قصصى را كه در ميان قوم يهود شهرت داشت، با پر و بال بيشترى، در مجامع مسلمين نقل، و گروهى از صحابه خوشنام(چون ابن عباس) هم از آنها اخذ كردند و كم كم در طبقات بُعد، روى حسن اعتماد به ناقلين، جزو مرويّات تفسيرى به شمار آمدند». ۲
اين پديده و عوامل ديگر، موجب پيدايش علوم و فنون حديث شناسى و نقد حديث گرديد. روشى كه براى نخستين بار ميان محقّقان شيعه و اهل سنّت در نقد حديث به كار گرفته شد، فنّ اثبات صدور حديث از طريق راوى شناسى بود كه به صورت علم رجال و شرح احوال راويان آشكار گرديد؛ همانگونه كه فنون ديگرى چون دو علم «غرائب الحديث» و «مختلف الحديث»، براى معنى شناسى و متن شناسى حديث به وجود آمد.
ابن خلدون مى نويسد: «واز جمله دانشهاى حديث، انديشيدن در اسانيد و شناختن احاديثى است كه عمل كردن به آنها واجب است و چنين حديثهايى، برحسب سندى روايت مى شوند كه شروط آن كامل باشد… و آن، از راه شناختن راويان حديث و اطمينان به عدالت و ضبط آنان حاصل مى گردد… و آنگاه، به دنبال اين گونه احاديث، الفاظ و اصطلاحاتى را كه به متون حديث مربوط است، مانند غريب، مشكل، مصحّف، مفترق و مختلف، و آنچه كه مناسب آن باشد، مى آورند. اينها قسمت عمده مسائلى است كه محدّثان درباره آنها بحث و تحقيق مى كنند». ۳

1.علوم الحديث و مصطلحه، صبحى صالح، ص۲۹۰؛ أضواء على السنّة المحمّدية، محمود ابوريّة،ص۱۴۴

2.علم الحديث، كاظم مدير شانه چى،ج۱،ص۱۰۰ـ ۱۰۱

3.مقدّمه ابن خلدون،عبدالرحمن بن خلدون، به ترجمه محمّد پروين گنابادى، ج۲،ص۸۹۴ ـ ۸۹۶؛ اين كتاب، مقدمه اى است علمى ـ تحليلى بر كتاب تاريخ او (ديوان المبتدأ والخبر فى تاريخ العرب و البربر).

صفحه از 27