گفتكو با آية الله محمد باقر محمودي - صفحه 163

علوم حديث: آيا در اين كتاب، به خرافه زدايى از چهره واقعه كربلا هم توجّه داشته ايد؟ يا اشاراتى داريد؟

استاد محمودى: بله؛ تقريباً در سراسر كتاب. من از زمانى كه وارد نجف اشرف شدم، مى شنيدم منبرى ها مطالبى مى گويند كه پذيرفتنش برايم مشكل است. همين، جرقّه اى شد براى تحقيق در صحّت و سقم اين گونه مطالب.
شروع كردم به يادداشت بردارى و به ياددارم كه همان زمان، مقتل تاريخ طبرى را استنساخ كردم. (اين كار به دو دليل بود: اوّلاً مطالب طبرى سَنَد دارد؛ ثانياً نظم و انسجام نوشته هاى طبرى خوب است). خلاصه اينكه هرچه مطالب شايسته و مفيد و حساس در طىّ تقريباً چهل سال ديدم، سند و مصدرش را بررسى كردم و يادداشت برداشتم؛ تا اينكه پنج سال پيش، ثمره اين كار طولانى را منتشر كردم.

علوم حديث : اشاره به سند كرديد و مطالب حسّاسى كه لازم دانستيد سندشان بررسى شود. به نظر حضرت عالى، وظيفه مبلّغان در اين زمينه چيست؟

استاد محمودى: دو وظيفه به نظر بنده مى رسد: اول، اينكه در اسناد و درستى مطالبى كه مى گويند، تحقيق كنند؛ تا به صحّت و درستى مطلبى يقين ندارند، نگويند. دقّت كنند رواياتى را كه قرينه قطعى بر نادرستى آنها داريم، نقل نكنند (مثل روايتى كه مى گويد: انگشترى يى كه اميرالمؤمنين در ركوع به سائل داد، ارزش خراج شامات را داشت!). از هر كتابى و هر كسى نقل نكنند. در ميان مبلّغان و راويان، كذّابين و متملّقين و غاليان هم بوده اند و خواهند بود. لذا كسانى مثل مرحوم آية اللّه حاج سيد محمود شاهرودى (و ديگران) فتوا داده اند كه افرادى كه در ماه رمضان منبر و تبليغ مى روند، اگر خودشان به صحّت مطالب پى نبرده اند، از عهده خودشان خارج كنند و بگويند فلانى ـ از اهل فن ـ اين طور

صفحه از 176