گفتكو با آية الله محمد باقر محمودي - صفحه 164

گفته است و من نمى دانم. حتّى اگر بگويند مثلاً مرحوم حاج شيخ عباسى گفته است و شنوندگان تصوّر كنند كه مطلب مورد قبول گوينده است، محلّ اشكال است.
در نقل مطلب از امثال ارشاد مفيد، كشف الغمّة، مناقب ابن شهر آشوب و بحارالأنوار، اگر شخص سندشناس باشد، كارش سبكتر است و اگر نشناسد كه هيچ! اگر حديثى به طرق متعدّد و اسانيد و مصادر متعدّد باشد، چگونه مى توان اطمينان كرد؟ بنابراين بايد سند بررسى شود. حتّى اگر بررسى سَنَد شود و يك طريق بيشتر براى آن نباشد، مشكل پيدا مى شود كه حتماً بگوييم معصوم(ع) چنين فرموده است. بنابراين، بايد احتياط كرد.
وظيفه دوم، اين است كه در عزادارى ها به طور كلّى، كارها و برنامه هايمان صحيح باشد. جوش و خروش مردم (و بخصوص جوانها) را در ايام سوگوارى، بايد به سمت صحيح هدايت كرد. پس همه گفتار و رفتار ما بايد روى موازين صحيح دينى و علمى و عقلانى باشد. اين شبيه خوانى ها، مرد در لباس زن رفتن ها، قمه زنى ها و… اشكال دارد. من شخصاً درمنطقه خودمان اينها را تحريم كرده ام. در عزادارى بهترينِ خلق خدا، اين كارها مايه شرم و وهن و استهزاست. در عزاى بهترينِ خلق خدا، انسان اگر گريه نمى كند و حال درست يك عزادار را ندارد، حدّاقل بايد چهره يك فرد اندوهگين در او باشد. جوانهاى ما هم بايد از كسانى تقليد كنند كه پخته و روشن اند و علمشان و عملشان هر دو صحيح است، يكى از اينها بدون ديگرى، ارزش ندارد.

علوم حديث : در آغاز اين گفتگو، فرموديد كه غفلت اغلب اهل علم از پيگرى اصول معارف اسلام و تعمّق آنها در فروع، موجب شگفتى شماست. بفرماييد كه جايگاه «سنّت» و «حديث» در تبيين معارف دين كجاست؟ و جايگاه

صفحه از 176