آموزه بداء و علم الهي - صفحه 34

روایت عام امامت و دوازده امام در تعارض است.
از سوی دیگر، این روایت، با سایر روایت‌هایی که در همین باب در الکافی آمده، تعارض دارد؛ به عنوان مثال: علی بن عمر نوفلی میگوید با امام هادی علیه السلام در حیاط منزل ایشان بودیم که محمد فرزندش بر ما گذشت. به ایشان عرض کردم: جانم به فدایت! بعد از شما او امام ماست؟ فرمودند: نه، امام شما بعد از من حسن است.۱
نكته دیگر، این كه در این روایت، تصریحی بر امامت وجود ندارد. و ممکن است
مراد، وفات ابو جعفر، قبل از ابو محمد علیه السلام باشد؛ مانند وفات اسماعیل قبل از امام موسی کاظم علیه السلام.
در روایت، دو کلمه مهم وجود دارد: یکی تشبیه أبو جعفر و أبو محمد علیه السلام به اسماعیل و موسی علیه السلام و دیگری کلمه «المرجی»، که هر دو را میتوان به مسأله مرگ تفسیر کرد و ثانیاً حتی اگر مراد از« المرجی»، امامت باشد، باز هم ممکن است مراد از بداء، مسأله مرگ باشد؛ به این بیانکه مردم فکر میکردند (المرجی) که رتبه ابو محمد بعد از ابو جعفر است، ولی خداوند در تقدیر مرگ و زندگی تغییری ایجاد کرد که وضعیت واقعی ابو محمد معلوم شود (ما لم یکن یعرف له)؛ همان طور که برای اسماعیل این گونه تقدیر نمود تا وضعیت واقعی او نیز معلوم گردد (ما کشف به عن حاله).

تلازم بداء در ظهور امام زمان علیه السلام با جهل

نعمانی روایتی به این مضمون از ابو حمزه ثمالی نقل کرده است:
شنیدم امام باقر علیه السلام میگوید: ای ثابت، خداوند این امر را در سال هفتاد وقتگذاری کرده بود. هنگامی که حسین علیه السلام کشته شد، غضب خداوند شدتّ گرفت و آن را تا ۱۴۰ به تأخیر انداخت، وقتی ما آن را به شما خبر دادیم، شما آن را منتشر کردید و آشکار ساختید، لذا بعد از آن، خداوند دیگر وقتی برای این امر نزد ما قرار نداد. هر چه بخواهد محو و اثبات میکند و ام‌الکتاب نزد اوست.
ابو حمزه گفت این مسأله را به امام صادق علیه السلام بیان نمودم، فرمودند: «همان بوده است».۲
شبهه کردهاند که منظور از «هذا الامر» در این روایت، ظهور امام زمان علیه السلام است و

1.. الکافی، ج۱، ص۳۲۵، ح۲؛ ص ۳۲۶، ح۳ و ح۷؛ ص ۳۲۷، ح۱۱.

2.. کتاب الغیبه، ص۲۹۳، ح۱۰.

صفحه از 39