آموزه بداء و علم الهي - صفحه 35

مفهوم روایت، این است که خداوند از ازل نمیدانست که امام حسین علیه السلام کشته خواهد شد، لذا از اول آن زمان را تعیین کرده بود و هنگامی که کشته شدن امام حسین علیه السلام اتفاق افتاد، زمان را تغییر داد. در نتیجه، این روایت به صراحت به خداوند نسبت جهل می‌دهد.۱

پاسخ

این روایت، بر خلاف دو روایت قبلی، از نظر سندی قابل قبول است و علامه مجلسی نیز آن را صحیح معرفی کرده است.2 اما در مورد معنا و دلالت حدیث باید بحث کرد. در این حدیث هیچ سخنی از امام زمان علیه السلام به میان نیامده است و اساساً تصریحی در مورد امامت در حدیث وجود ندارد. واژهای که در حدیث وارد شده، کلمه «هذا الامر» است. ممکن است مراد از «هذا الامر» پیروزی جبهه حق و تشکیل حکومت اسلامی به دست ائمه علیهم السلام یا هرگونه گشایش برای شیعیان باشد؛ همان طور که در زمان امام باقر و امام صادق علیهما السلام تا اندازهای رخ داد و روشن است که وقتی مردم از یاری امام حسین علیه السلام دست بردارند و ایشان را بکشند، ممکن است خداوند نعمت تشکیل حکومت اسلامی و رفع مشکلات مردم را از مردم سلب کند. شیخ طوسی همین روایت را در کتاب الغیبه همراه با سؤال ابوحمزه که در الکافی وجود ندارد نقل کرده است و این سؤال تصریح دارد که مراد از «هذا الامر» برطرف شدن بلاها و پیدایش وضعیت رخا و آسایش برای مردم است که با حکومت حقیقی اسلامی تحقق مییابد. ترجمه حدیث چنین است:
ابو حمزه ثمالی میگوید به امام باقر علیه السلام عرض کردم: امام علی علیه السلام میفرمودند: تا سال هفتاد، بلا وجود دارد. و میفرمودند: بعد از بلا، رخا خواهد بود. و هماکنون سال هفتاد گذشته و هیچ رخا و آسایشی مشاهده نشد! امام باقر علیه السلام فرمودند: ای ثابت، خداوند متعال این امر را در سال هفتاد توقیت کرده بود، ولی هنگامی که امام حسین علیه السلام کشته شد، غضب خداوند بر اهل زمین شدت گرفت و آن را تا سال 140 به تأخیر انداخت، پس هنگامی که ما آن را به شما اطلاع دادیم، شما این خبر را منتشر کردید و پرده سرّ را از آن برداشتید، لذا خداوند آن را به تأخیر انداخت و دیگر زمانی بر آن، نزد ما قرار نداد. و خداوند هر چه بخواهد محو و اثبات میکند و امالکتاب نزد اوست. ابو حمزه گفت:

1.. بطلان عقائد الشیعه، ص۲۵؛ و نیز ر.ک: فرق معاصره تنسب الی الإسلام، ج۱، ص۴۴۷؛ بذل المجهود فی اثبات مشابهه الرافضه للیهود، ج۱، ص۳۲۸؛ الإنتصار للصحب والآل، ج۱، ص۵۳؛ کتب المدعو الصارم المسلول، ص۲.

2.. مرآه العقول، ج۴، ص۱۷۰.

صفحه از 39