اما و چه ماننده ۱ است اين غلبه و حادثه كه در عهدِ مقتدر از ابوطاهر و بوسعيد جَنّابى۲حكايت كرده است اين ناقل، بدان حادثه كه چون حسينِ على را به طفِّ كربلا شهيد كردند؟ اميرالمؤمنين يزيد پسرِ خال المؤمنين معاويه، مسلم بن عقبة المرّيّ الخارجيّ بفرستاد با حُصَيْن بن نُمَيْرِ السَّكوني كه عبداللَّه بن زبير از خوفِ بنى اميّه و يزيد به مكّه گريخته بود و آنجا منزوى۳ شده و اهلِ حجاز بعد از قتلِ حسين روى به عبداللَّه زبير داشتند، يزيد آن جماعت را با نود هزار مردِ خارجىِ شامى به قتالِ عبداللَّه زبير فرستاد. بيامدند و به مدينه رسول سه شبانروز۴ نهب و غارت كردند و با زنان فساد كردند، بعد از آن كه شش هزار مرد و كودك را از أبناء المهاجرين الأوّلين۵ و الأنصار المتقدّمين بكشتند و عَمْرو پسرِ عثمانِ عَفّان را بكشتند در آن حادثه،۶ و ازآنجا روى به مكّه نهادند به طلبِ عبداللَّه زبير تا با او همان معامله كنند ۷كه با پسرِ فاطمه زهرا كردند به دشتِ كربلا. مسلم بن عقبة المرّي - عليه اللّعنة - در راهِ مكّه به دوزخ رفت و حُصَيْنِ نُمَيْرِ السَّكوني را به امير۸ لشكر كردند و آن ملعون به مكّه آمد و در برابرِ كعبه منجنيق نهاد و قتل و نهب و غارت مىكرد. امّا خواجه قصه بُلحسنِ فرات و جَنّابيّان در كتاب ياد كند و چنين حادثهها فراموش كند كه نبايد۹ كه گردى۱۰ بر چهره آلِ هند و بوسفيان نشيند. آنگه در آن ميانه كه آن قوم شوم، مكّه بر عبداللَّه زبير حصار كردند و كعبه را سنگسار كردند، خبر آمد به هلاكِ يزيد كه در دمشق خمر خورده بود بطركيد۱۱و به دوزخ رفت. آن قوم بازگشتند و چون خليفه مسلمانان اين
1.ح - د: «و چه ماننده» (بدون «أما»).
2.ترجمه ابوطاهر جنابى و ابوسعيد جنابى در آينده به تفصيل ياد خواهد شد.
3.ح - د: «و در آنجا متوارى».
4.ب - م: «شبانهروز».
5.ع - ث: «الاول».
6.طبرى و ابن الاثير در واقعه حره گفتهاند: «خلّى سبيله».
7.صفحه «۹۳» چاپ قديم
8.ح - د - ب - م: «را امير».
9.يعنى مبادا.
10.ث: «گردكى» يعنى اندك گردى.
11.ح: «بتركيد»، ث: «بطن كند»، م - ب: «بشكم كنده». در آنندراج از كشف اللغات نقل كرده كه «طركيدن به فتح طاى مؤلف نيز به معنى از هم شكافتن و پاره شدن است».