خواجه خليفه است و اجماع به روزگارِ وى۱ بر وى منعقد است، بايست كه خبر دادى۲ كه مصحف باز كرد تا فالى برگيرد؛ اين آيت برآمد كه: «وَ خابَ كُلُّ جَبّارٍ عَنيدٍ».۳ مصحف بنهاد و تيرباران كرد و اين بيتها انشا كرد:۴
أتوعدني بجبّارٍ عنيدٍفها أنا ذاك جبّارٌ عنيدٌ
إذا لاقيتَ ربَّك يومَ حَشْرٍفقُلْ يا ربِّ مَزَّقَني الوليدُ۵
تا يكى كعبه خراب مىكند و يكى قرآن به نشانه تير مىكند، امّا اين رافضىلقبان تا بتوانند خصمانِ خدا و رسول و امام و قرآن و كعبه و شريعت را لعنت مىكنند بهحق، به عوضِ آن كه مصنّفِ نامنصف به دروغ و بهتان كرده است. «وَ السَّلامُ عَلى مَنِ اتَّبَعَ الْهُدى».۶
[ 34 ]
[ رفتار و عقايد اسماعيليه ]
[ شيعه مخالف اسماعيليه و ملاحده ]
[ شهادت به ولايت على در اذان و اقامه و ديدگاه شيعه ]
آنگه گفته است:
و معلوم است كه چه كردند در عهدِ نِزار و مَعَدّ و عزيز ۷ و حاكم، و مُسْتَنْصِر۸و غيرهم از الحاد به ظاهر كردن، و در بانگِ نماز گفتن: ۹أشهد أنّ مَعَدّاً رسول اللَّه، و أشهد أنّ عليّاً وليّ اللَّه، و صورتِ عايشه صدّيقه بر ديوار به مسجدها۱۰كردن، و صورتِ ديوان را با وى قرين كردن كه محمّد رسول اللَّه نبود كه با او بود، ديوى بود بر صورتِ رسول، و در بازارهاىِ مصر و ولايتهاى آن از كُتامه و
1.ع: «بر روزگار وى».
2.ح - د: «بايستى كه بر خوانده بودى».
3.ذيل آيه ۱۵ سوره مباركه ابراهيم.
4.براى ملاحظه مآخذ اين قصه رجوع شود به تعليقه ۴۴.
5.مراجعه شود به: الكامل في التاريخ، ج ۵، ص ۲۹۰؛ الطرائف، ابن طاووس، ص ۱۶۷؛ بحار الأنوار، ج ۳۸، ص ۱۹۳.
6.ذيل آيه ۴۷ سوره مباركه طه.
7.ع: «معرر». ث: «معزين». م - ب: «معرين». ح - د هم ندارند.
8.براى تراجم نزار و معدّ و عزيز و حاكم و مستنصر رجوع شود به تعليقه ۴۵.
9.صفحه «۹۵» چاپ قديم
10.م - ح - د: «بر ديوار مسجدها».