ذكر كتب و اسماى مصنّفان و علما بهشرح بيان كرده شد. چون بر آن واقف شوند، جهل و بىمايگى و بهتانِ اين قائل ۱ بدانند. و الحمدُ للَّه ربّ العالمين.
[ 38 ]
[ حضور شيعه در مجالس مذهبى و واكنش آنان به مناقب على(ع) ]
[ حقطلبى و دقت نظر شيعيان در آموزش و فراگيرى دين ]
[ گرايش شيعيان به مجالس مذهبى متعلق به اهل بيت و مخالفت با دشمنان اهل بيت(ع) ]
[ نقد سخن صاحب فضائح در انتساب مذهب شيعه به ابن مقفع ]
[ پاسخ به انتساب سخنى درباره فضيلت شيخين به على (ع) و اثبات عدم صحت اين انتساب ]
[ احتياج صحابه به علم على(ع) ]
آنگه ۲ گفته است:
اگر دانشمندى حنفى يا شفعوى ۳ در شهر آيد و مجلس دارد،۴ اگر فضيلت و منقبتِ على بوطالب - رضي اللَّه عنه - بسيار گويد، مَعَ ما۵ كه اصولِ مذهبِ خويش را شرح مىدهد و تفضيلِ خلفاىِ راشدين مىگويد، خود را در غلط افكنند و همه بدان مجلس مىشتابند و مست و نيم مست فريضهها۶رها كرده در مجلسِ آن مخالف نعره مىزنند و شادى مىنمايند كه او نامِ على برده است. و چون جمع شوند با يكديگر مىگويند كه ديدى در حقِّ اميرالمؤمنين على ۷چه گفت...! شنيدى كه عصمتِ انبيا چگونه گفت...! ايشان را گويند: آن شنيدى و اين نشنيدى۸ كه در حقِّ بوبكر و عمر و عثمان چگونه گفت؟ ايشان را چه ثنايى گفت و بوحنيفه و شافعى را چه منقبت گفت. هيچ مىشنوى۹ كه مىگويد: بوبكر منافقى بود، يا عمر ضالّى۱۰ بود، يا بوحنيفه اجتهاد كه كرد نمىبايست كردن كه شرحِ شريعت قائم دهد؟ يا هيچ كس مىگويد كه على نصّ بود از قِبَلِ خداى، و صحابه به بيعتِ بوبكر كافر و ضالّ شدند؟ اگر اين مىگويد كه موافقِ عقيده تو است،۱۱پس تو شايد كه نَشاط كنى و گردن بيفرازى. چون او اين هيچ نمىگويد، تو را از مجلس و سخن او
1.نسخ: «تأويل» و بر روى قياس و نظر تصحيح شد.
2.نسخ: «و آنچه» و قطعاً اشتباه است؛ زيرا در سابق اين را نگفته است.
3.ع - ث - ب: «و اگر دانشمندى يا شفعويى».
4.ح - د: «و مجلسى گويد».
5.در نسخ: «مَعَما»، يعنى با آن كه.
6.ح - د: «فريضه را».
7.صفحه «۱۰۴» چاپ قديم
8.ح: «اين شنيديد و آن نشنيديد». پس متن مطابق تعبير مصطلح در آن زمان است؛ چنانكه در تعليقه ۳۱ بيان شده است.
9.ع: «هيچ مىبشنوى» و از قبيل اطلاق مفرد و اراده جمع است.
10.ث - م - ب: «سفاكى». ح - د: «ضالّ» (بدون ياء وحدت).
11.ح - د: «تست».