117
نقض

امّا اين كلمات كه به دروغ ۱ به امير المؤمنين حوالت كرده است كه امير المؤمنين - عليه السلام - بر منبرِ كوفه گفت كه «بوبكر و عمر بعد از مصطفى بهترند از امّت» حاشا كه امير المؤمنين با وفورِ عصمت و كثرتِ علم و دانش، مانندِ اين سخن گويد؛ و بيرون از آن كه در آثار و اخبار كه از وى روايت است، اين كلمات مذكور نيست و در هيچ كتابى از نهج البلاغه و تاريخ الشّهور و الدّهور كه يك كلمه از كلماتِ أمير المؤمنين - عليه السلام - از آنجا فائت و ساقط۲نيست، مسطور نيست. و امير المؤمنين چون از قرآن و عقل و اخبارِ رسول داند كه او بهتر است به فضل و عصمت و كثرتِ علم و قرابت و سخاوت و بذل و شجاعت و وصلت و سبقت و غيرِ اين كه هر چه بوبكر و عمر را بوده است از فضايل كه سنّيان دعوى كنند و گويند، او را بوده است، و آنچه او بدان مخصوص است ايشان را نبوده است به اجماع. و اين فصل به شرح در كتاب الدّرجات كه شيخ ابوعبداللَّه البصرى‏۳ كرده است، ببايد ديدن و بدانستن تا معلوم شود كه امير المؤمنين را در فضايلِ هر يك از صحابه با وى مشاركت است، و آنچه او بدان مخصوص است، ايشان را به جمع نبوده است.
۴و دگر آن كه، هر كه او ۵ محلّ و مرتبتِ حسن و حسين داند، مانندِ اين سخن نگويد كه نفس و جان و جگرِ مصطفى‏اند و سيّد - عليه السلام - گفته است كه: «الحسن و الحسين‏۶منّي»۷ و گفته كه: «هذان‏۸إمامان، قاما أو قعدا، و أبوهما خيرٌ منهما».۹ تا معلوم

1.ع - ث - ب - م: «از دروغ».

2.ع: درست خوانا نيست. ث - ب: «از آنجا دانه ساقط».

3.براى ترجمه ابوعبداللَّه بصرى و كتاب الدّرجات او رجوع شود به تعليقه ۴۸.

4.صفحه «۱۰۸» چاپ قديم‏

5.ع - ث - ب - ح - د: «ديگر آن كه او».

6.ع - ث - ب - م: «حسن و حسين».

7.مجموعه‏اى از احاديث مشهور داريم كه از پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله وارد شده است از قبيل: «عليّ منّي و أنا منه» و فرمود: «فاطمة بضعة منّي» و در جاى ديگر چنين فرمود: «حسين منّي و أنا من حسين» و باز در ضمن حديث ديگر فرمود: «.. ولكنّكم منّي و أنا منكم» و احاديث ديگر از اين قبيل: ولكن حديث مذكور در متن به آن كيفيّت فقط محبّ الدين طبرى در كتاب الرياض النضرة، ج ۲، ص ۱۷۲ نقل كرده است.

8.م - ب: «و هما».

9.كفاية الأثر، ص ۳۸؛ الفضائل، كوفى، ص ۱۶۸؛ الصراط المستقيم، ج ۲، ص ۱۱۸؛ مدينة المعاجز، ج ۲، ص ۳۹۱؛ بحار الأنوار، ج ۳۶، ص ۲۸۹، ح ۱۱۰ و مراجعه شود به الإرشاد، ج ۲، ص ۳۰؛ علل الشرايع، ج ۱، ص ۲۱۱، ح ۲ و ص ۱۷۴، ضمن ح ۱؛ الطرائف، ابن طاووس، ص ۱۹۶؛ كشف الغمّة، ج ۲، ص ۱۵۶.


نقض
116

اوّلاً ۱ اگر عالم و گوينده غريب كه در شهر آيد، اگر نفاق نكند و به طمعِ سيمِ دنيا و مجامله خواجگانِ شيعى و اميدِ قبول به حضور۲ عوام و خواصّ شيعه در مذهبِ خود به مداهنه نكند، و تعصّبِ سرد نكند، و على را بر عمر فضيلت نهد، و أهل البيت را بر اصحاب ترجيح نهد، لابدّ شيعه مجلسِ او را مايل باشند. و اگر مذهبِ خود روى‏راست بگويد، به مجلسِ وى چندان شوند كه به مجلسِ مقيمانِ شهر، تا معلوم شود كه مداهنه و نفاق و تقيّه و ريا و حُبِ‏ّ جاه و مال‏۳ به عالمِ خواجه عايدتر است كه به عوام شيعه؛ تا نيك بداند اين معنى.
دگر آن كه اگر مطربى و گوينده‏اى خوش‏آواز در شهرى آيد از بهرِ خوشى همه طوايف روى به وى مى‏كنند ۴ و مى‏شنوند. خواجه آن به عيب نكند. چون مذكّرى‏۵مخالفِ شيعه در آيد كه سخنِ خوش گويد، از براىِ طراوت و لطافتِ سخن، و ميلى نكند در دين و اعتقاد، ايشان را نقصانى نكند، آنچه توحيد و عدل و عصمتِ انبيا و مناقبِ آلِ مصطفى باشد، در جان و دل مى‏گيرند، و آنچه به خلافِ اين باشد، التفات ۶خود نكنند. خُذْ ما صَفا ودَعْ ما كَدر.۷
اما آنچه گفته است كه «رافضيانِ اين روزگار همچنانند كه رافضيانِ عهدِ علىِ‏ّ مرتضى» به خلافِ آن است ۸ كه در اوّلِ كتاب بيان كرده است كه اين مذهبى مُحْدَثْ است و زنى نهاده است، و ابن المقفّع‏۹ واضعِ آن بوده است. و اينجا گويد كه در عهدِ على رافضيان بوده‏اند؛ تا همه اقوالش درين كتاب متناقضِ يكديگر باشد و بارى تعالى از وى پندارى سلبِ عقل و توفيق كرده است. و الحمدُ للَّهِ ربِّ العالمينَ.

1.ب - م: «و الّا». و گويا تعبير به «اوّلاً» كه صريح ع - ث - ح - د است، براى توطئه و تمهيد جواب ديگر است كه در ذيل عبارت به عنوان «دگر آن كه» مى‏آيد.

2.ث: «بر حضور». ب - م: «در حضور». ح - د: «و حضور».

3.ع - ث: «جاه و منال».

4.ح - د: «روى به وى نهند».

5.ع - ث - ب: «چون به ديگرى».

6.صفحه «۱۰۷» چاپ قديم‏

7.يعنى صاف و بى‏آلايش را بردار و تيره و ناصاف را فرو گذار.

8.ع - ث - ب - م: «اين است».

9.ث - ب - م - ح - د: «ابن المقنع».

  • نام منبع :
    نقض
    سایر پدیدآورندگان :
    محدث ارموی، میر جلال الدین
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1391
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 431089
صفحه از 1250
پرینت  ارسال به