125
نقض

است، بر ردِّ مذهب و قولِ اين مولّف، كفايت است. و الحمد للَّه ربّ العالمين.
امّا آنچه بر امرا و تركان تشنيع زده است كه كدخداى و حاجب و فرّاش و مطبخى و دربانِ رافضى دارند، اگر از امرا و تركان، عارف‏تر و عاقل‏تر است به كارِ ايشان، بايد كه نصيحتى به شفقت بكند، واگرنه، زبان و قلم از مَساوى و مثالبِ بزرگانِ دين و دولت كوتاه دارد كه به زبانِ سگْ درياى بزرگ آلوده نشود. و الحمد للَّه ربّ العالمين.

[ 42 ]

[ مذهب اماميه اصولى در اعتقاد به پاكى همسران پيامبر ]

[ پاك‏دامنى عايشه و حفصه و همسران پيامبر از نظر شيعه ]

[ عبدالجليل و نگارش كتاب در اثبات پاكى عايشه ]

آنگه گفته است كه:
در ميانِ خمر و زمر ۱ صحابه پاك را و زنانِ پيغمبر را دشنام مى‏دهند، يعنى عايشه و حفصه را مى‏خواهند؛۲ چه، او معصوم بود و يارانش بد بودند.
در جوابِ اين فصل نيك تأمّل بايد كردن. اگرچه تهمت و بهتان است، از جواب گزير نباشد و بيچاره كسى كه تصنيفى كند با چندين دروغ و بهتان كه وزر و وبالِ آن و لعنت بر آن تا به قيامت در گردنِ وى ۳ باشد. مذهبِ‏۴ اماميّه اصوليّه - خلفاً ۵عن سلفٍ - چنان است كه زنانِ رسولانِ خداى، طاهرات و مطهّرات‏اند كه اگر خلافِ اين‏۶ باشد، آن نقصان عايد باشد با انبياى‏۷ معصوم - عليهم السلام - و زنانِ لوط و نوح را تهمت زنا و ناشايست ننهند ۸ با ظهورِ كفر و ثبوتِ نفاقِ ايشان. و تفسير «فَخانَتاهُما»۹ آن گويند كه حفظِ أسرارِ ايشان نكردند و بر اعداىِ ايشان از كفّار اظهار كردند. و طايفه‏اى كه فضّه فاطمه را - عليها السلام - از زمره مطهّرات گويند، عايشه را و حفصه را كه زنانِ رسول‏اند و از امّهات المؤمنين‏اند، چگونه قذف كنند و فحش گويند؟! و اگر جماعتى منافقان در عهدِ رسول - عليه السلام - چون مِسْطَحْ بن أثَاثة بن عبّاد بن عبدالمطّلب، و

1.ث: «در ميان خمر و زمره». م - ب: «در ميان خود زمره». و «زمر» بر وزن نصر، مصدر است به معنى ناى زدن.

2.ع: «مى‏خواهيم». ث: «مى‏خواهد». ح: «مى‏خواهم».

3.ح - د: «به گردن وى».

4.ح - د - م: «اوّلاً مذهب».

5.صفحه «۱۱۵» چاپ قديم‏

6.ث - م - ب: «آن».

7.م - ب - ح: «عايد شود به انبياء».

8.ع: «منهند». ث: «مى‏نهند».

9.از آيه ۱۰ سوره مباركه تحريم.


نقض
124

و رهابنه ۱ نصارى‏۲ در رشوت ستدن و حق باز پوشيدن؛ آنجا كه گفت: «تَرى‏ كَثيرًامِنْهُمْ يُسارِعُونَ فى اْلإِثْمِ وَ الْعُدْوانِ وَ أكْلِهِمُ السُّحْتَ لَبِئْسَ ما كانُوا يَعْمَلُونَ».۳ پس به اقرارِ مصنّف به قولِ [ خاتمِ ۴ رسولان‏۵دانشمندانِ خواجه ملعون‏اند.
دويم، به دروغ‏زنى بر علماىِ خود گواهى داده است كه رافضى را سنّى ۶خوانند و بر تركانِ مسلمانان ۷ تلبيس كنند و حق بازپوشند و باطل ظاهر گردانند براى سيمِ دنيا، و كذبى‏۸ از اين عظيم‏تر نباشد و وزر و وبال و نكالِ آن تا به قيامت به گردنِ مفتيانِ چنين، باشد و بدان تلبيس و مداهنه و دروغ، مستحقِ‏ّ عقوبت و خذلان باشند؛ به قولِ خداى كه: «وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبينَ».۹
سيم، به نامعتمدى در تقريرِ ۱۰ دين و صيانتِ‏۱۱ ملك كه چون امرا و تركان را در امورِ دين و شريعت، اعتماد بر قول و قلمِ امامان باشد - خاصّه به مذهبى كه معرفتِ خداى را حوالت به قولِ غير باشد - و ايشان در امانت خيانت كنند و رافضى را سنّى و حنفى بر كار كنند، و «لا إيمان لمن لا أمانة له»۱۲. و اگر در اين كتاب همين يك فصل

1.نسخ: «رهبانيه». در منتهى الارب گفته: «راهب كصاحب، پارساى ترسايان و رهبان بالضمّ جمع، و نيز رهبان گاهى مفرد آيد. رهابين جمع. رهابنه و رهبانون مثله».

2.ح: «نصرانيه».

3.آيه ۶۲ سوره مباركه مائده.

4.] كلمه «خاتم» از اضافات ماست و در نسخ يا ساقط يا غير مقروء است و مى‏تواند كه «خواجه» افتاده باشد.

5.ح - د: «پس به اقرار خواجه و قول مصنف». م - ب: «پس به اقرار مصنف». ث: «پس به اقرار مصنف به قول رسولان».

6.صفحه «۱۱۴» چاپ قديم‏

7.م: «بر تركان و مسلمانان». ث - ب: «و بزرگان مسلمانان». ح - د: «بر تركان مسلمان».

8.م - ب: «و گناه». ث: «و كذا».

9.آيه ۱۵ سوره مباركه مرسلات كه نُه بار ديگر در همان سوره مكرّر شده است.

10.ع - ث - م - ب: «تقوى» و شايد صحيح: «تقويت» بوده است.

11.نسخ: «خيانت» و به نظر تصحيح شد.

12.مسند ابن حنبل، ج ۳، ص ۱۳۵ و ۱۵۴ و ۲۱۰ و ۲۵۱؛ السنن الكبرى، ج ۴، ص ۹۷؛ المصنّف، ابن أبي شيبة، ج ۷، ص ۲۱۱، ح ۲؛ النوادر، راوندى، ص ۹۱؛ مشكاة الأنوار، ص ۹۶.

  • نام منبع :
    نقض
    سایر پدیدآورندگان :
    محدث ارموی، میر جلال الدین
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1391
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 432229
صفحه از 1250
پرینت  ارسال به