وعصمت در اعلامِ شريعت نيست و اين معنى از كتبِ شيعه معلوم و مفهوم است خلفاً عن سلفٍ، و به انكارِ مداهنى مبتدعى ژاژخايى ۱ حق باطل نشود. و الحمد للَّه ربّ العالمين.
امّا آنچه گفته است كه: «قائم معصوم است چون محمّد و جبرئيل»، بلى؛ مذهب و اعتقادِ اماميّه اين است كه ائمّه را معصوم گويند چون انبيا و ملائكه، كه اگر نبى معصوم نباشد در شرع خلل افتد، و اگر امام معصوم نباشد، به قول و فعلِ وى اقتدا روا نبود، و طبيب بيمار معالجت را بنشايد. و برين قول دلايل و حجج و بيّنات بسيار است عقلى و سمعى در كتب و مصنّفاتِ شيعه ظاهر؛ چون بخوانند از آنجا بدانند و اگر نخواهد كه بخواند هم برين جهل مىماند و بىحجّت بر مذهبِ مسلمانان طعن مىزند. «و مَنْ أساءَ فَعَلَيها».۲
و آنچه گفته است كه «مذهبِ شيعه چنان است كه قرآن بزِ عايشه بخورد ۳ پس چون قائم بيايد به شرح و راستى املا كند»؛ عجب آن است كه اين مزوّر انتقالى، دعوى كرده است كه بيست و پنج سال رافضى بوده است و اين قدر بندانسته است كه اين نه مذهبِ شيعه است و كس نگفته است، و از عالمى از علماىِ شيعه مذكور نيست، و در كتابى از كتبِ ايشان مسطور نيست، و بر اين اصل بد كه نهاده است بيرون از غفلتِ رسول و عايشه، بارى تعالى را دروغزن مىداند كه گفته است تبارك و تعالى: «اِنَّا نَحْنُ نزّلنَا الذّكرَ و إنّا لَهُ۴لَحافِظُونَ»۵ . معنى آن است كه ما فرو فرستاديم قرآن را و ما نگاهدارنده قرآنيم. پس عايشه جاهل باشد، و محمّد غافل، و حق تعالى دروغزن! نعوذُ باللَّهِ مِنْ هذَا المَقال.
امّا آنچه گفته است: «تا قائم بنيايد درست نشود»؛ پس طرفهتر و دروغتر و بهتانتر
1.ث: «را از خاك». م - ب هم اصلاً ندارند. و از به كار رفتن اين كلمه در اين كتاب مىتوان حدس زد كه شايد «باىخوانان» كه در دو مورد از اين كتاب به كار رفته و ما محتملاتى درباره آن در تعليقه ۵ بيان كرديم، اصل و صحيح آن «ژاژخايان» بوده است. و اللَّه هو العالم بحقيقة الأمر.
2.از آيه ۴۶، سوره فصّلت و همچنين از آيه ۱۵ سوره جاثيه.
3.براى تحقيقى مهم در اين موضوع رجوع شود به تعليقه ۶۷.
4.صفحه «۱۳۶» چاپ قديم
5.آيه ۹، سوره مباركه حجر.