195
نقض

از لغت و تفسير اندك‏مايه بهره دارد، اين حوالت چگونه روا دارد...؟ آيت در اثباتِ وحدانيّت و نفىِ عبادتِ اصنام است، و اگر اين مصنّف نه دروغِ محض مى‏گويد و مى‏نويسد، بايستى كه حوالت به تفسيرِ مفسّرى كردى از اصحابِ شيعه يا به عالمى معتمد، يا به راويى‏۱ امين. آيت خود۲ به امامت چه تعلّق دارد؟ و هر كس كه آخرِ اين آيت بخواند او را شبهتى بنماند. و آياتى ديگر كه شيعه در امامت و فضيلتِ على و دگر ائمّه گويند، بيشتر آن باشد كه مفسّرانِ اسلام چون بُلعبّاس سمّان و امام ثعلبى‏۳ سنّى و ابوعلى جبّائى و ابومسلم بحر اصفهانى موافق باشند در آن شيعه را، و مقابله باشد آنچه مختلفٌ فيه باشد در حقِ‏ّ على با آياتى كه أصحاب سنّت و جماعت تأويل كنند در حقِ‏ّ صحابه، چون آيت: «الصّادِقينَ و الصّادِقاتِ»۴ و آيتِ: «وَ الَّذينَ مَعَهُ أشِدّاءُ عَلَى الْكُفّارِ»،۵ تا آخرِ آيت، و غير اين، و اين معنى نقصانِ مذهبِ شيعت و سنَّت نباشد.
امّا آنچه گفته است: «بَلِّغْ ما اُنْزِلَ إلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ».۶ مذهبِ شيعه چنان است كه روزِ غدير انزله‏۷ بوده است و در امامتِ على است و اين را انكار نشايد كردن.
امّا جوابِ آنچه گفته است: «في عليٍ‏ّ»، نه از قرآن است و اگر كسى اعتقاد بندد كه از قرآن است، اعتقادى كفر باشد و لفظى در كلام خدا آورده باشد كه نه از آن باشد. ۸

1.ع: «به روايتى».

2.م - ح - د: «اين خود».

3.ع - ح - د: «ثعالبى». ث - ب - م: «بغدادى». و علامه قزوينى رحمه اللَّه عليه در حاشيه نسخه خود كه از نسخه ح استنساخ شده و كلمه در آن «ثعالبى» ضبط شده است، نوشته: «ظاهراً ثعلبى».

4.از آيه ۳۵ سوره مباركه احزاب.

5.از آيه ۲۹ سوره مباركه فتح.

6.از آيه ۶۷ سوره مباركه مائده. و براى تحقيق در آن رجوع شود به تعليقه ۷۸.

7.ح - م - د: «انزال».

8.بايد دانست كه در اين كه اين آيت در شأن اميرالمؤمنين عليه السلام و نصب پيغمبر اكرم صلى اللَّه عليه و آله آن حضرت را به جانشينى خود نازل شده است، شبهه نيست (مراجعه شود به: الإرشاد، ج ۱، ص ۱۷۵؛ الأمالي، شيخ صدوق، ص ۵۸۴، ح ۸۰۳؛ الاحتجاج، ج ۱، ص ۷۰؛ إقبال الأعمال، ج ۲، ص ۲۴۵؛ تاريخ مدينة دمشق، ج ۴۲، ص ۲۳۷؛ الدرّ المنثور، ج ۲، ص ۲۹۸). اما اين كه «في عليّ» جزء آيه باشد، شيعه چنين عقيده را ندارند؛ زيرا به طور قطع «في عليّ» در لفظ قرآن نبوده است؛ اما تأويلا به طور قطع و يقين مراد است؛ به جهت آن كه آيه وقتى كه مراد از آن امامت اميرالمؤمنين عليه السلام باشد - چنانكه مدعاى ما شيعيان است - در تأويل آن «في علي» بايد به طور حتم باشد و از اين روى است كه در بسيارى از احاديث شريفه وارده از اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام «في علي» به طور اطلاق در دنبال «من ربك» ذكر شده است و مراد همان است كه گفتيم. بلى، كسانى كه به تحريف قرآن قائلند، مى‏توانند چنين حدسى زنند و چنين توهمى كنند و بدون آن، به هيچ وجه به بودن «في علي» جزء تنزيل قرآن راهى نيست.


نقض
194

اين است درين مسأله، و اگر مخالفى‏۱ به‏تعصّب، غير اين حوالتى كند، هيچ متوجّه نشود بر شيعه. و الحمدُ للَّه ربِّ العالمين.

[ 63 ]

[ آيات مربوط به امامت على(ع) و پاسخ به شبهات ]

[ مفسران اهل سنت موافق شيعه در ذكر آيات مربوط به امامت و فضيلت على(ع) ]

[ آيه تبليغ در شأن امامت على(ع) در غدير خم ]

[ پيامبر اكرم(ص) مبلغ رسالات الهى از ديدگاه شيعه ]

آنگه گفته است:
و در قرآن هر آيتى كه به سببى ديگر انزله ۲ بوده است، به هواىِ خود با نامِ على كنند؛ چنانكه آنجا كه مى‏گويد: «وَ سْئَلْ مَنْ أرْسَلْنا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رُسُلِنا»،۳ تفسيرش كنند كه پيغمبرانِ پيشين را به امّتانِ پيشين فرستاديم. بپرس ايشان را كه من ايشان را بدان فرستادم تا مبشّر۴ شوند به ولايت و امامتِ على و فرزندانش، و رسول خدا تهاون مى‏كرد و امامتِ على پنهان مى‏داشت تا در روزِ غديرِ خمّ آيت به تهديد آمد كه: «يَأَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَآ أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ»۵ في عليٍ‏ّ۶ تا به ضرورت او را بر پالان‏ها برد۷.
امّا جوابِ اين كلمات آن است كه هر آيت كه نه در حقِ‏ّ على باشد، بر وى بستن بدعت و تهمت و ضلالت باشد و اين حوالتى بى‏اصل است، مانندِ ديگر حوالات كه كرده است و هر عاقلِ عالم كه در آخر اين آيت نظر كند، او را معلوم شود كذّابى و بى‏امانتىِ اين مصنف مجبّر، كه بارى تعالى گويد: «وَ سْئَلْ مَنْ أرْسَلْنا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رُسُلِنا» ، بپرس اى محمّد از آن گروه كه ما ايشان را فرستاديم پيش از تو از رسولان. و مبهم فرونگذاشت تا كسى تأويل كند در حقِ‏ّ على، مصرَّح بگفت: «أ جَعَلْنا مِنْ دُونِ الرَّحْمنِ آلِهَةً يُعْبَدُونَ»۸ كه آيا نكرديم، به «الف استفهام» يعنى بكرديم جز از خداى خدايانى؟! تا ايشان را پرستند. اينجا به امامتِ على و غير على چه لايق است، و در معنىِ اين آيتِ محكم چه شبهت است كه آن را به تأويلى حاجت باشد؟ ۹و آن كس كه

1.م: «مخالفين».

2.ح - د: «منزل».

3.صدر آيه ۴۵ سوره مباركه زخرف.

4.ث - ح - د - م - ب: «تا مقرّ شوند».

5.صدر آيه ۶۷ سوره مباركه مائده.

6.«في عليّ» در قرآن مجيد نيست و در جواب مصنف رحمه اللَّه عليه تصريح به آن مى‏شود.

7.ح: «بر سر پالان برد».

8.ذيل آيه ۴۵ سوره مباركه زخرف.

9.صفحه «۱۸۰» چاپ قديم‏

  • نام منبع :
    نقض
    سایر پدیدآورندگان :
    محدث ارموی، میر جلال الدین
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1391
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 431920
صفحه از 1250
پرینت  ارسال به