و امّا ترحّمِ بولؤلؤة و شتمِ صحابه كه در مواضعِ اين كتاب بهتشنيع ياد ۱كرده است، دعويى بىحجّت است و حوالتى بىبرهان، و نقلى نادرست. و اگر به هر موضع در آن شرحى رود، روزگارها ۲ در آن صرف شود. و به دعوىِ بىبيّنت عقلاً و شرعاً هيچ چيز ثابت۳ نشود؛ امّا در فصولى كه مطوّلتر است شرحى به وجه برود؛ إن شاء اللَّه تعالى.
بيانات مرحوم عباس اقبال آشتيانى درباره كتاب نقض
دانشمند فقيد، عبّاس اقبال آشتيانى - غفر اللَّه له و بسحاب عفوه جلّله - از جمله كسانى بودند كه عشق و علاقه بسيار به كتاب شريف نقض داشتند و پيش از آنكه نگارنده به فكر تصحيح و طبع و نشر آن بيفتد، آن مرحوم قصد تصحيح و طبع و نشر آن را داشتهاند و مكرّر در مكرّر به عظمت و نفاست و گاهى نيز به عديم النّظير بودن آن، تصريح مىكردهاند و بدين منظور كتاب را تا حدود 50 صفحه از اوائل آن با مرحوم ميرزا محمّد خان قزوينى، مقابله اولى و تصحيح بدوى نموده، و برخى يادداشتهاىِ فهرستوار نيز تهيّه كرده بودند؛ ليكن به جهت بعضى از موانع و عوائق كه نوعاً متوجّه به اين قبيل امور است، دنباله كار را نگرفته و آن را در بوته توقّف و تعطيل گذاشته بودند. چون نگارنده عزم بر اقدام به اين امر جزم نمود، به علّامه قزوينى رحمه اللَّه عليه كه نسبت به آن مرحوم و اين جانب سِمَتِ بزرگى و ابوّتِ روحانى داشتند، اين موضوع را اظهار كرد. ايشان نيز انجام اين امر را به نگارنده محوّل داشتند. مرحوم اقبال نيز نظر بهغايتِ انصاف و علوِّ همّت و نهايتِ بزرگوارى كه مخصوص به امثال او از دانشمندان است، با كمالِ بشاشتِ وجه و از روى طيبِ نفس اين أمر را امتثال و تلقّى
[ 5 ]
[ توحيد و عدل، سرمايه مذهب شيعه ]
[ اركان عقيده شيعه اصولى ]
[ عقيده شيعه اصولى به عصمت امام ]
آنگه گفته است:
و سرمايه مذهبِ رافضيان بيشتر از دو چيز نيست: بهتان بر سلف صالح، و تبرّا از ايشان. و چون از خبثِ عقيدتِ ايشان آگاه مىشديم، از آن عقيده فاسد بيزارى مىجستيم و با ايشان در مجادله و مجاهده بوديم و مذهبِ بدِ ايشان فرا روىِ ايشان مىداشتيم.
امّا جوابِ آنچه گفته است كه: «سرمايه مذهب ايشان دو چيز است» راست مىگويد؛ يكى توحيد است، دويم عدل است، و دو ديگر هست نبوّت و امامت، و آنگاه امر است و نهى، و وعد و وعيد، و لواحقى و توابعى كه اين أركان را هست معقول و منقول كه مبارزانِ راهِ دين و مبرّزانِ ۴ طريقِ اسلام در آن معانى در اصول و فروع هزاران كتاب تصنيف كردهاند. و پندارى اين دعوى كه كرده است كه بيست و پنج سال بر آن طريقه بوده است هم اصلى نداشته است.
و آنچه گفته است كه: «از مذهبِ ايشان بسيارى كتب نوشتهام» بايستى كه دانستى كه سرمايه مذهبِ ايشان چيست. و آنچه گفته است: «يكى بهتان است بر سلفِ صالح، و دگر تبرّا ازيشان» نمىدانم كه اين حوالت به كدام ناقل است، و اين اشارت به كدام كتاب است، و از اين «سلفِ صالح» كه را مىخواهد، و اين تبرّا را نسبت با كه مىكند.
و آنچه ظاهر و معلوم است از مذهب شيعه اصوليّه، پوشيده نيست كه خداى را