211
نقض

قبول، و غيرِ آن كه به ذكر همه، كتاب مطوّل شود، و مساجد بى‏مر، و مُقرِيانِ فاخرِ عالم به قرائت، و مفسّران عالم به منزّلات و مؤوّلات، و ائمّه نحو و لغت و اعراب و تصريف و شعراىِ بزرگ و فقها و متكلّمان از اسلاف به اخلاف رسيده، و زهّادِ متعبّد و حاجيانِ بى‏مر، و روزه‏دارانِ سه ماهه و ايّام شريفه، و نمازكنندگان به شب، و أهلِ بيوتات از علوى و رضوى و تازى و ديالم و غيرهم. و هر سحرگاه از چند مسجد و مناره آوازِ موعظت و بانگ نماز متواتر، ۱ و هر روز در مساجدِ كبير و صغير و مدارسِ معروف و در سراهاىِ بزرگان،۲ ختمِ قرآن معتاد و معهود، و مال‏هاىِ فراوان كه هر سال از وجوهِ حلال به متابعتِ شريعت در وجوهِ زكوات و اَخماس ۳و صدقات صرف شود به نظرِ امينان و متديّنان و محتسبِ عارفِ علوى كه بى‏ريا و سُمعه دِرّه‏۴ بر دوش نهاده، و همه ساله نهىِ منكرات را ميان بسته، و آنچه شعارِ شريعت و تمهيدِ قواعدِ اسلام است از درس و مناظره و مجلسِ وعظ و حلقه ذكر معيّن و مقرّر، و نور و نُزهت و بركتِ مشهدِ فاطمه بنتِ موسى بن جعفر - عليهما السلام - ظاهر و باهر، و امرا و سلاطين و وزيرانِ معتقد با آثارِ خيرات و انوارِ بركات كه ديده‏اند و شنويده.۵ و اخبار كه در فضيلتِ قم و اهلِ قم‏۶ از رسول و ائمّه روايت [ شده ]است بى‏نهايت است تا از جعفر صادق - عليه السلام - روايت است كه گفت: «ألا إنّ للَّه تعالى حَرَماً و هو مكّة، ألا إنّ لرسول اللَّه حَرَماً و هو المدينة، ألا إنّ لأمير المؤمنين حَرَماً و هو الكوفة، ألا إنّ حَرَمي و حَرَم ولدي بعدي قمّ، ألا إنّ قمّ كوفتنا الصّغيرة، ألا إنّ للجنّة ثمانية أبواب، ثلاث منها إلى قمّ، تقبض فيها امرأة هي من وُلْدي و اسمها فاطمة بنت موسى، تدخل بشفاعتها شيعتنا الجنّة بأجمعهم».۷

1.ع - ث - ب: «تواتر».

2.ح: «سراى‏هاى».

3.صفحه «۱۹۶» چاپ قديم‏

4.درّه يعنى تازيانه.

5.ث - ب - م: «و شنيده‏اند».

6.م - ب: «قم و كاشان و اهل قم».

7.قاضى نوراللَّه شوشترى رحمه اللَّه عليه در مجالس المؤمنين (ج ۱، ص ۸۳، چاپ اسلاميه): در جايى كه اماكن شريفه را مى‏شمارد، تحت عنوان قم گفته: «اخبارى كه در فضيلت قم و اهل قم از رسول صلى اللَّه عليه و آله و ائمه عليهم السلام روايت شده بى‏نهايت است و از امام جعفر صادق عليه السلام روايت است كه گفت: «ألا إنّ للَّه حَرَماً...» آنگاه روايات را تا آخر، يعنى تا «صلوات اللَّه عليهم و بركاته» نقل كرده است (مجالس المؤمنين، ص ۸۳، ج ۱؛ بحار الأنوار، ج ۶۰، ص ۲۲۸، ح ۵۹ به نقل از مجالس المؤمنين. و همچنين مراجعه شود به ج ۴۸، ص ۳۱۷، و ج ۱۰۲، ص ۲۶۷، ح ۵ به نقل از كتاب تاريخ قم، حسن بن محمّد قمى) و ما در تعليقات به نقل نظاير آنها خواهيم پرداخت؛ إن شاء اللَّه تعالى. رجوع شود به تعليقه ۸۴.


نقض
210

زنند، و در رى در مصلحگاه‏۱ و در خراسان و سبزوار جماعت نكنند، و نه شرع را قوّتى باشد۲ و نه مسجدهايشان را نورى.
امّا جواب اين فصل آن است كه:
معلوم است كه در شهر قم كه همه شيعت‏اند، آثارِ اسلام و شعارِ دين و قوّتِ اعتقاد چون باشد؛ از جوامع كه بُلفضل ۳ عراقى كرده است بيرونِ شهر، و آنچه ۴كمالِ ثابت‏۵ كرده است در ميانِ شهر و مقصوره‏هاىِ با زينت و منبرهاىِ با تكلّف، و منارهاىِ رفيع، و كراسىِ علما و نوبتِ عقودِ مجالس و كتب‏خانه‏هاىِ مِلْ‏ء۶ از كتبِ طوايف، و مدرسه‏هاىِ معروف چون مدرسه سعد صلب‏۷ و مدرسه اثير الملك، و مدرسه شهيد سعيد۸ عزّ الدّين مرتضى - قدّس اللَّه روحه - ، و مدرسه سيّد امام زين الدّين اميره شرفشاه‏۹ كه قاضى و حاكم است، و آن سراىِ ستّى‏۱۰ فاطمه بنت موسى بن جعفر - عليهم السلام - به اوقاف و مدرّس‏۱۱ و فقها و ائمّه و زينتِ تمام و قبولِ اعظم، و مدرسه ظهير۱۲ عبدالعزيز، و مدرسه استاد بوالحسن كميج، و مدرسه شمس الدّين مرتضى با عُدّت و آلت و درس، و مدرسه مرتضى كبير شرف الدّين با زينت و آلت و حرمت و

1.ح: «و در مصلحگاه رى» و صريحاً «مصلحگاه» بهاء در آخر ذكر شده است.

2.ث - م - ب: «و شرع را قوّتى نباشد». ح: «اين جماعت بى‏شرع را قوّتى نباشد، و مسجدهاى ايشان را نورى نه».

3.ح - د - م: «بوالفضل».

4.صفحه «۱۹۵» چاپ قديم‏

5.ث - ب - م: «جماعة تائف». ح - د: «بهاء الدّين كمال نائب». و صحيح همانا متن است كه صريح نسخه «ع» نيز است و براى ترجمه وى رجوع شود به تعليقه ۸۳ .

6.نسخ: «ملأ».

7.ث: «صفد صلب».

8.م - ب: «سعيد شهيد». ح - د: «سيد سعيد».

9.منتجب الدين رحمه اللَّه عليه در فهرست گفته: «السيد زين الدين اميره بن شرفشاه الحسينى ثقة قاضى قم» و ابن حجر در لسان الميزان (ج ۱، ص ۴۶۶) گفته: «أمير بن شرفشاه الشريف الحسينى القمى، قال ابن بابويه: كان قاضى قم و كان يناظر بمذهبه في المجالس ولا يتوقى، و له تصانيف و كرم و ورع و صدقة في السرّ و حسن السمت». (اين ترجمه از تاريخ رى منتجب الدين رحمه اللَّه عليه نقل شده است)

10.م - ب - د: «و آن مشهد ستى» و «ستى» مخفف «سيدتى» است.

11.م - ب - ح - د: «با اوقاف به مدرسين». ح - د: «با اوقاف و مدرسه».

12.م: «ظهير الدين». ح - د: «طبيب الدين».

  • نام منبع :
    نقض
    سایر پدیدآورندگان :
    محدث ارموی، میر جلال الدین
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1391
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 429841
صفحه از 1250
پرینت  ارسال به