بسيار در كُتُبخانههاى بلادِ اسلام نهاده است: به رى در كتبخانه صاحبى، و به اصفهان در كتبخانه بزرگ، و به ساوه در كتبخانه بوطاهر خاتونى، ۱ و به همه۲ شهرهاىِ عراق و خراسان معروف و مشهور، مستغنى از آن كه او بدان حوالت و اشارت كند به سراىِ كسى. همه مملوّ به حجّتِ عدلِ خداى، و مشحون از براهينِ توحيد و نفىِ مشاركت، و ردّ بر دشمنانِ دين از فلاسفه و بواطنه و طبايعه و غُلاة و حلوليّه۳ و غير ايشان از اصنافِ مبطلان، چون مجبّره و مشبّهه و مجسّمه و غيرهم. ۴و الحمدُ للَّهِ على هذهِ النّعمةِ الجسيمةِ و المِنّةِ الرّفيعَةِ.
و امّا آنچه گفته است كه «رافضى را عادت باشد كه چون مذهبِ وى فرا روىِ وى دارى، انكار كند و تقيّه روا دارد» به حساب كورتر است ۵ كه اين طايفه را در بلادِ اسلام و شهرهاىِ معظم، هزاران كراسى و منابر و مدارس و مساجد است كه درو تقريرِ مذهب كنند به ظاهر، به حضورِ ترك و تازى. و نوبتهاىِ عقودِ مجالسِ۶ ايشان أظهر من الشّمس است. و آنچه مذهبِ ايشان باشد در اصول و فروع پوشيده ندارند در گفت۷ و كتب و فتوا. امّا اگر دعاوىِ به دروغ كه خصمانِ ايشان بر ايشان كنند، از شتمِ صحابه و وقيعتِ امّهاتِ المؤمنين و مانند اين، كه در مواضعِ اين كتابْ ناقل تكرار كرده است، لابدّ از آن عذرى۸ كنند و بر آن انكار كنند. و لعنت و عداوتِ شيعه بر اعداىِ على و فاطمه و أئمّه معصومين باشد بىتقيّه و مداهنه. و در معنى،۹ تقيّه به وقتِ نزولِ مضرّت۱۰ روا دارند، و موافقاند درين معنى با ايشان همه عقلا و همه طوايفِ
1.براى اطلاع به كتابخانههاى مذكور در اينجا رجوع شود به تعليقه ۱۲.
2.ع: «و همه».
3.ح - س: «حواليه».
4.صفحه «۱۹» چاپ قديم
5.ح - س: «از حساب كوران است».
6.ع - م - ب - ث: «مجلس».
7.يعنى گفته و گفتار؛ مانند قول فردوسى: «درست اين سخن گفت پيغمبر است».
8.ح - س: «عدول». ع: هم «عدول» و هم «عذرى» مىتواند باشد؛ زيرا به هر دو شباهت دارد. پس بايد به معنى تبرّى باشد، نه به معنى عدول لغوى.
9.كذا. شايد «در معنى» اينجا به معنى «در واقع» و «در حقيقت» به كار رفته است.
10.ع - ث - ب: «مضيق». م: «به نفس». گويا نسخه آخر، «مضرت به نفس» بوده است.