23
نقض

بسيار در كُتُب‏خانه‏هاى بلادِ اسلام نهاده است: به رى در كتب‏خانه صاحبى، و به اصفهان در كتب‏خانه بزرگ، و به ساوه در كتب‏خانه بوطاهر خاتونى، ۱ و به همه‏۲ شهرهاىِ عراق و خراسان معروف و مشهور، مستغنى از آن كه او بدان حوالت و اشارت كند به سراىِ كسى. همه مملوّ به حجّتِ عدلِ خداى، و مشحون از براهينِ توحيد و نفىِ مشاركت، و ردّ بر دشمنانِ دين از فلاسفه و بواطنه و طبايعه و غُلاة و حلوليّه‏۳ و غير ايشان از اصنافِ مبطلان، چون مجبّره و مشبّهه و مجسّمه و غيرهم. ۴و الحمدُ للَّهِ على‏ هذهِ النّعمةِ الجسيمةِ و المِنّةِ الرّفيعَةِ.
و امّا آنچه گفته است كه «رافضى را عادت باشد كه چون مذهبِ وى فرا روىِ وى دارى، انكار كند و تقيّه روا دارد» به حساب كورتر است ۵ كه اين طايفه را در بلادِ اسلام و شهرهاىِ معظم، هزاران كراسى و منابر و مدارس و مساجد است كه درو تقريرِ مذهب كنند به ظاهر، به حضورِ ترك و تازى. و نوبت‏هاىِ عقودِ مجالسِ‏۶ ايشان أظهر من الشّمس است. و آنچه مذهبِ ايشان باشد در اصول و فروع پوشيده ندارند در گفت‏۷ و كتب و فتوا. امّا اگر دعاوىِ به دروغ كه خصمانِ ايشان بر ايشان كنند، از شتمِ صحابه و وقيعتِ امّهاتِ المؤمنين و مانند اين، كه در مواضعِ اين كتابْ ناقل تكرار كرده است، لابدّ از آن عذرى‏۸ كنند و بر آن انكار كنند. و لعنت و عداوتِ شيعه بر اعداىِ على و فاطمه و أئمّه معصومين باشد بى‏تقيّه و مداهنه. و در معنى،۹ تقيّه به وقتِ نزولِ مضرّت‏۱۰ روا دارند، و موافق‏اند درين معنى با ايشان همه عقلا و همه طوايفِ

1.براى اطلاع به كتاب‏خانه‏هاى مذكور در اينجا رجوع شود به تعليقه ۱۲.

2.ع: «و همه».

3.ح - س: «حواليه».

4.صفحه «۱۹» چاپ قديم‏

5.ح - س: «از حساب كوران است».

6.ع - م - ب - ث: «مجلس».

7.يعنى گفته و گفتار؛ مانند قول فردوسى: «درست اين سخن گفت پيغمبر است».

8.ح - س: «عدول». ع: هم «عدول» و هم «عذرى» مى‏تواند باشد؛ زيرا به هر دو شباهت دارد. پس بايد به معنى تبرّى باشد، نه به معنى عدول لغوى.

9.كذا. شايد «در معنى» اينجا به معنى «در واقع» و «در حقيقت» به كار رفته است.

10.ع - ث - ب: «مضيق». م: «به نفس». گويا نسخه آخر، «مضرت به نفس» بوده است.


نقض
22

[ 6 ]

[ كثرت كتب شيعه در كتابخانه‏ها ]

[ شيعه قائل به تقيه در هنگام ضرر ]

[ شدّت تقيه مؤلف فضائح ]

[ ادعاى مؤلف فضائح در علم به بواطن ]

[ نظر مؤلف فضائح در قبول توبه كافر و قبول نبودن توبه شيعه ]

[ تناقضات مؤلف فضائح، مبطل داورى‏هاى او ]

آنگه گفته است:
اكنون بدان اى برادر كه ما اندرين مجموعه بعضى از فضايح و قبايحِ ايشان شرح خواهيم دادن چنانكه از ايشان بدانسته‏ايم و اشارت به كتاب‏هاىِ ايشان كرده كه در ميانِ ايشان است، و هيچ سرايى از سراهاىِ محقّقانِ ايشان نيست والّا از اين كتاب‏ها يكى و دو در آن سراها باشد، و رافضى را قاعده ۱باشد كه چون مذهبِ او فراروىِ او دارى، انكار به دروغ مى‏كند، كه ايشان را تقيّه در راه باشد و روا دارند كه اندر باطن چيزى گويند و اندر ظاهرْ ديگر. ۲و اين خود عينِ نفاق باشد. و ازين جاىْ ۳ بزرگان و أئمّه ما گفته‏اند كه ايمانِ ملحد و توبه رافضى قبول نشايد كردن؛ زيرا كه ملحد و رافضى، باطن و تقيّه روا دارند. پس صحّتِ قولِ هيچ دو۴ بنشايد دانستن، و قبولِ ايمان و توبه هيچ دو نشايد كردن. و اندرين مختصر جز اشارتى نرود؛ زيرا كه شرح تطويل احتمال نكند.
و امّا جوابِ ۵ اين فصلِ بى‏اصل و كلماتِ بى‏فايده، آن‏۶ باشد كه چون گفت: «ما بعضِ فضايح و قبايحِ رافضيان را شرح خواهيم دادن» بايستى كه نوسُنّى‏۷ فراموش نكرده بودى، و به توفيق و مشيّتِ خداى تعالى مقرون كرده بودى كه چون بنيادِ مذهبِ بدش بر اين است كه بنده فاعل نيست بر حقيقت، و مختار نيست در فعل، و مقهور و مجبر۸ است در كار. و آنگه گويد: «ما شرحِ مذهب دهيم» به خلافِ مذهب اشارت كرده باشد.
و آنچه گفته است: «ما در كتبِ ايشان ديده‏ايم و خوانده» بحمد اللَّه تعالى كتبِ شيعه اصوليّه، ظاهر و باهر است، و بيرونِ آن كه ۹ در سراهاىِ ايشان باشد، نسخت‏هاىِ

1.صفحه «۱۸» چاپ قديم‏

2.ب - م: «ديگر چيز».

3.ح - س: «بدين سبب».

4.ث - ب - م: «هيچ هر دو».

5.ع: «جواب آنچه».

6.ع: «اين».

7.«نو» ح فقط.

8.اسم مفعول است از «أجبره». يقال: «جبره على الأمر و أجبره عليه، أي أكرهه». پس مُجبَر به معنى مجبور است.

9.ح - س: «بيرون از آن كه».

  • نام منبع :
    نقض
    سایر پدیدآورندگان :
    محدث ارموی، میر جلال الدین
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1391
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 430440
صفحه از 1250
پرینت  ارسال به