243
نقض

إلى آخرها.
و كميت بن زيد الأسدى است كه سيّد - عليه السلام - در حقّ او گفته است: قائل اليّ‏في الجنّة. ۱ و هاشميّات بأسرها او راست در آلِ مصطفى - عليهم السلام - . و ۲أبو فراس الحارث بن سعيد الْحَمْداني است امير و شاعر و شيعى و معتقد كه او را قصايد بسيار است در أمير المؤمنين و آلِ او، و يكى از آن جمله اين قصيده ميمى ۳ است كه گويد:

الحقّ مهتضمٌ و الدّين مخترمُ‏و في‏ء آل رسول اللَّه مقتسم۴
إلى آخرها.
و دعبل بن عليّ الخُزاعى است - رحمه اللَّه - كه اين قصيده تائى او راست در على و آل على:

مدارس آياتٍ خَلَتْ من تلاوةٍو منزل وحىٍ مقفر العرصات۵
إلى آخرها.
و السّيّد اسماعيل بن محمّد الحميري است - رحمة اللَّه عليه - كه او را بسى قصايد است در على و آل على، و اين قصيده بائى كه آن را «قصيدة الْمُذَهَّبَة» گويند او راست كه:

هَلّا وقفت على المكان المعشب‏[ بين الطّويلع فاللّوى‏ من كبكب ]۶
إلى آخرها.

1.م - ب: «قائلها إلى الجنّة». و اين دو نسخه به حسب ظاهر به نظر درست مى‏آيد و شايد چنين كلامى به يكى از حضرات معصومين عليهم السلام در كتابى درباره قطعه‏اى يا قصيده‏اى از كميت نقل شده و مصنف رحمه اللَّه عليه از آن نقل كرده است؛ با ظهور اين كه مراد از «سيد عليه السلام» فقط خاتم الانبياء صلى اللَّه عليه و آله است، و شايد نسبت اين كلام به آن حضرت در رؤياى يكى از صلحا بوده است؛ چنان‏كه رؤيايى در ترجمه كميت در اختيار رجال كشّى در خصوص هاشميات نقل شده است. در هر صورت من شخصاً به چنين كلامى درباره كميت بر نخورده‏ام. فراجعْ إنْ شِئْتَ.

2.صفحه «۲۲۸» چاپ قديم‏

3.غالب نسخ: «مسمى».

4.المناقب، ابن شهر آشوب، ج ۲، ص ۵۳؛ الغدير، ج ۳، ص ۳۹۹.

5.الإرشاد، ج ۲، ص ۲۶۳؛ كمال الدين، ص ۳۷۲، ح ۶؛ عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج ۱، ص ۱۵۴، ح ۸؛ تاريخ الإسلام، ج ۱۸، ص ۲۶۳.

6.رسائل المرتضى، ج ۴، ص ۵۳؛ الغدير، ج ۲، ص ۲۱۳.


نقض
242

باشد و مذهب بفروختن از پُر نفاقى ۱ باشد. نعوذ باللَّه منهما. ۲
امّا از شعراى متقدّمان ۳ كه بى‏شبهت شيعى معتقد و مستبصر بوده‏اند و متأخّران از پارسيان و تازيان، اوّلاً حسّانِ ثابت بود كه تظاهر ۴ كرد و او را در أمير المؤمنين و غزواتِ او اشعار بسيار است. روز فتح خيبر گويد:

و كان عليٌّ أرمد العين يبتغى‏دواءاً فلمّا لم يحسّ مداويا۵
إلى آخرها. و به ديگر جا مى‏گويد: ۶
يا حبّذا دوحةً في الخلد نابتةما قبلها نبتت في الخلد من شجر۷
و در روز غدير خمّ گويد:

يناديهمُ يومَ الغدير نبيّهم‏بِخُمٍ‏ّ و أسمع بالرّسول مناديا۸
تا آخر. و به ذكرِ همه اشعار او بنتوان رسيد؛ اگر به حقيقت گفت و اگر به مجاز. ۹ بعد از آن فرزدق شاعر شيعى بود كه اين قصيده غرّاء در حقِ‏ّ زين العابدين مى‏گويد:

هذا الّذي تعرف البطحاء وطأته‏و البيت يعرفه و الحلّ و الحرم۱۰

1.ث - ب: «ار بر امامى». ح: «نفاقى».

2.نسخ: «منها» و مرجع ضمير «عاقى» و «پر نفاقى» سابق الذكر است.

3.براى ملاحظه تراجم شعراى متقدّم و متأخر مذكور رجوع شود به تعليقه ۱۰۱.

4.ث: «به ظاهر». م: «نظم». ب: «بطه». ح - د ندارند.

5.الإرشاد، ج ۱، ص ۶۴؛ العمدة، ابن البطريق، ص ۱۵۵ ح ۲۳۸؛ المسترشد، ص ۳۰۱، ح ۱۱۲؛ المناقب، ابن شهر آشوب، ج ۲، ص ۳۲۰؛ الفصول المهمّة، ابن صباغ، ج ۱، ص ۲۱۷. و مراجعه شود به الأمالي، شيخ صدوق، ص ۶۷۰، ح ۸۹۸ .

6.نسبت اين شعر را به ذيلش كه قطعه‏اى است، به «حسان» در جايى نديده‏ام؛ چنان كه در ص ۲۳۴ چاپ اول كتاب بيان كرده‏ام.

7.مراجعه شود به: بشارة المصطفى، ص ۷۶، ح ۸؛ المناقب، ابن شهر آشوب، ج ۳، ص ۲۱۲.

8.الإرشاد، ج ۱، ص ۱۷۷؛ الأمالي، شيخ صدوق، ص ۶۷۰، ح ۸۹۸؛ الغدير، ج ۱، ص ۲۱۷ و ۲۳۲ و ج ۲، ص ۳۴.

9.اشاره به تحقيق معنى «تظاهر» مذكور در سابق است. توضيح مطلب آن كه حسان بن ثابت چون اخيراً از امير المؤمنين عليه السلام اعراض كرده است و از اين روى او را عثمانى گويند، به كلمه «تظاهر» از اين مطلب تعبير كرد.

10.الإرشاد، ج ۲، ص ۱۵۱؛ الأمالي، سيد مرتضى، ج ۱، ص ۴۸؛ الخرائج و الجرائح، ج ۱، ص ۲۶۷، ح ۱۰؛ المعجم الكبير، ج ۳، ص ۱۰۱؛ الاستيعاب، ج ۳، ص ۱۳۰۵، الرقم ۱۲۶۶.

  • نام منبع :
    نقض
    سایر پدیدآورندگان :
    محدث ارموی، میر جلال الدین
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1391
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 430594
صفحه از 1250
پرینت  ارسال به