إلى آخرها.
و كميت بن زيد الأسدى است كه سيّد - عليه السلام - در حقّ او گفته است: قائل اليّفي الجنّة. ۱ و هاشميّات بأسرها او راست در آلِ مصطفى - عليهم السلام - . و ۲أبو فراس الحارث بن سعيد الْحَمْداني است امير و شاعر و شيعى و معتقد كه او را قصايد بسيار است در أمير المؤمنين و آلِ او، و يكى از آن جمله اين قصيده ميمى ۳ است كه گويد:
الحقّ مهتضمٌ و الدّين مخترمُو فيء آل رسول اللَّه مقتسم۴
إلى آخرها.
و دعبل بن عليّ الخُزاعى است - رحمه اللَّه - كه اين قصيده تائى او راست در على و آل على:
مدارس آياتٍ خَلَتْ من تلاوةٍو منزل وحىٍ مقفر العرصات۵
إلى آخرها.
و السّيّد اسماعيل بن محمّد الحميري است - رحمة اللَّه عليه - كه او را بسى قصايد است در على و آل على، و اين قصيده بائى كه آن را «قصيدة الْمُذَهَّبَة» گويند او راست كه:
هَلّا وقفت على المكان المعشب[ بين الطّويلع فاللّوى من كبكب ]۶
إلى آخرها.
1.م - ب: «قائلها إلى الجنّة». و اين دو نسخه به حسب ظاهر به نظر درست مىآيد و شايد چنين كلامى به يكى از حضرات معصومين عليهم السلام در كتابى درباره قطعهاى يا قصيدهاى از كميت نقل شده و مصنف رحمه اللَّه عليه از آن نقل كرده است؛ با ظهور اين كه مراد از «سيد عليه السلام» فقط خاتم الانبياء صلى اللَّه عليه و آله است، و شايد نسبت اين كلام به آن حضرت در رؤياى يكى از صلحا بوده است؛ چنانكه رؤيايى در ترجمه كميت در اختيار رجال كشّى در خصوص هاشميات نقل شده است. در هر صورت من شخصاً به چنين كلامى درباره كميت بر نخوردهام. فراجعْ إنْ شِئْتَ.
2.صفحه «۲۲۸» چاپ قديم
3.غالب نسخ: «مسمى».
4.المناقب، ابن شهر آشوب، ج ۲، ص ۵۳؛ الغدير، ج ۳، ص ۳۹۹.
5.الإرشاد، ج ۲، ص ۲۶۳؛ كمال الدين، ص ۳۷۲، ح ۶؛ عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج ۱، ص ۱۵۴، ح ۸؛ تاريخ الإسلام، ج ۱۸، ص ۲۶۳.
6.رسائل المرتضى، ج ۴، ص ۵۳؛ الغدير، ج ۲، ص ۲۱۳.