267
نقض

نصراللَّه اقترب. و يك چشمِ او آن روز كورش بكردند. و بوبكر را چنين مقامِ پسنديده كجا بود...؟ و مع هذا كلّه او را كه اين منقبت به استشهاد مى‏آورند، كافر و منافق دانند.
امّا جوابِ اين كلمات آن است كه از مذهبِ شيعت معلوم است كه بوسفيان را و زنش هندِ عُتْبِه ۱ را و پدرش صَخْر را و پسرش مُعاويه را و پسرزاده‏اش يَزيد خِمِّير را چه گويند از نفرين و لعنت، و شيعت حسن و حسين را - عليهما السلام - تفضيل نهند بر بوبكر و همه صحابه، ۲و بوسفيان را تفضيلى ننهند بر صحابه.

[ 78 ]

[ گزارش ليلة العقبه و نقد عملكرد صحابه در كتاب على بن مجاهد ]

[ بررسى روش و نظر على بن مجاهر در گزارش ليلة العقبه و اشاره به رفتار منافقان ]

[ ضرورت همراهى با لشكر اسامه در تفسير طبرى و اميرى اسامه بر صحابه ]

[ تحليل عقلانى شيعه در پيوند دادن مسئله اميرى اسامه با امامت و خلافت ]

آنگه گفته است:
و در كتابِ عليّ بن مجاهد الكذّاب آورده است و او از روافض متقدّم بوده است و كتاب را مناقب أمير المؤمنين و مثالب المنافقين نام نهاده است. در آن حكايت كند كه ليلة العقبه چهارده تن بودند كه براىِ رسول آمدند و عَمّار جمّازه ۳ رسول مى‏كشيد و حُذَيْفَه مى‏راند، و اين چهارده تن روها

1.ب - ث: «عقبة». ابن الاثير در اُسد الغابه گفته: «هند بنت عتبة بن عبد شمس بن عبد مناف القرشية الهاشمية امراة أبى سفيان بن حرب، و هي اُمّ معاوية (إلى أن قال:) و شهدت اُحداً كافرة (إلى أن قال:) و شهدت اليرموك و حرضت على قتال الروم مع زوجها أبي سفيان (الى آخر ما قال)». و ابن دريد در اشتقاق (ص ۸۸) گفته: «و من رجال بني عبد شمس عتبة و شيبة ابنا ربيعة، قتلا يوم بدر كافرين، و قد مرّ تفسير اسمهما» و نيز گفته (ص ۶۸): «فعتبة فعلة، و كان أبولهب يكنّى أبا عتبة. و اشتقاق هذا الاسم من العتب، من قولهم: عاتبت فلاناً فأعتبني، أي استرضيته فأرضاني، و الاسم: العتاب و المعتبة، و المصدر: العتب». و نووى در تهذيب الاسماء گفته: «عتبة بن ربيعة الكافر مذكور في المهذب في فصل المبارزة، قتله حمزة بن عبد المطلب رضى اللَّه عنه يوم بدر كافراً». از بيانات گذشته صريحاً برآمد كه عتبه به ضمّ عين و سكون تاء و باى مفتوح بعد از آن و به هاء در آخر است.

2.صفحه «۲۴۹» چاپ قديم‏

3.در منتهى الارب گفته: «بعير جماز شتر بسيار تيز رو، و جمازه مؤنث».


نقض
266

و «آنچه ريشه دستار مى‏انداخت» عالم الأسرار گواه است كه به سمعِ منِ شاعى ۱ نرسيده است الّا از اين نقل كه اين سنّى كرده است. و حديثِ گاورس، ندانم كه بوبكر در آن نيم‏شبِ تاريك در مكّه بى‏اتّفاق و عزم، ۲ آن همه گاورس از كجا آورد؟ تا بدانى كه حوالات به محالات است. و آنچه حكايت كرده است از روزِ بدر در عريش، نامعقول مى‏نمايد؛ كه خالى نيست از گريختن، يا مى‏ترسيد كه با مدينه گريزد يا به كفّار مكّه. ۳ اگر مى‏ترسيد كه با مدينه گريزد، پس خللى نكردى كه نه روز اُحُدْ هم از گريختگان بود كه گريختنِ بوبكر و عمر، بس طُرفه نيست كه بدان شجاعى نبودند كه بنگريزند. و يا خود به مدينه‏اش رها كردى تا در آن سهم و بيم حراستِ اوش ۴ نبايستى كردن. و اگر مى‏ترسيد كه با مكّه گريزد، به دگر وقت خود بگريختى كه پيوسته رسول او را به دست نداشت؛ ۵ تا بدانى كه اين حوالت ۶بر شيعت، هم دروغ است. حق تعالى اين ناقل كذّاب را به دنيا و آخرت، مكافات كناد بدين دروغ‏ها و بهتان‏ها و تشنيع كه بر شيعت زده است. بمنِّهِ و فَضْلِهِ.

[ 77 ]

[ ادعاى مؤلف فضائح در مقايسه ابوسفيان و ابوبكر در نظر شيعه ]

[ لعن و نفرين شيعه بر آل ابو سفيان ]

آنگه گفته است:
و گويند: بوسفيان به انفاقش ۷ از بوبكر بهتر بود كه او به روزِ يَرْمُوك ۸ در شام در امارتِ پسرشِ يزيدِ سفيان لشكر اسلام را حثّه ۹ مى‏كرد و ندا مى‏زد كه: يا

1.ث - ب - ح: «به سمع من شيعى». م: «به سمع من از شيعه».

2.ح: «بى‏عزم و اتفاق». م - ث - ب: «بى‏اتفاق».

3.ع: «يا بر كفار مكه». ح - د: «يا نزد كافران مكه رود».

4.ث - ب: «هراست اواش». ح: «حراست او».

5.يعنى به دستْ او را نگاه نمى‏داشت.

6.صفحه «۲۴۸» چاپ قديم‏

7.ث: «به اتفاق». ب: «به انفاق» بدون نقطه بر روى نون و قاف.

8.در منتهى الارب گفته: «يرموك، بالفتح، وادى‏اى است به ناحيه شام، يا موضعى است. و مِنْهُ يوم اليرموك».

9.حث، مصدر است. يقال منه: «حثَّه على الأمر: حضّه عليه و ندبه له و إليه». پس حث مرادف با تحريض است كه به معنى ترغيب شديد و تحريص اكيد است، و گويا وجود تاء در اين قبيل كلمات از قبيل تاء در امثال كلمه «أنزله» است كه در تفسير ابوالفتوح كثيراً و در اين كتاب قليلاً به كار رفته است. و تاى بناى نوع و بناى مرّه هم نيست. و كيفيت تحريض ابوسفيان لشكر اسلام را بر جنگ با كفار در يرموك در ترجمه هند، عن قريب ياد خواهد شد.

  • نام منبع :
    نقض
    سایر پدیدآورندگان :
    محدث ارموی، میر جلال الدین
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1391
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 402338
صفحه از 1250
پرینت  ارسال به