نگفته بودند و خيانت كرده تا او ۱ بر شرف بوطاهر وزير قمى، ۲ و بر معين الدّين ابو نصر كاشى اعتماد كرده بود! و اين خبر پندارى به نظام الملك ابوعلى الحسن بن عليّ بن اسحاق نرسيده بود كه سرِ همه سنّيان بود تا به شفاعت دختر را ۳ به پسر سيّد مرتضى قمى مىداد ۴ و دخترِ امير شرفشاه ۵ جعفرى را براىِ پسرش امير عمر مىخواست! * و سلطان مسعود از اين سخن بيگانه بوده تا كه وقتى دختر ملك ۶رئيس صدقه شاعى مىخواست * ۷ و وقتى دخترِ سلطان محمود را به شاه رستمعلى شهريار مىداد! ۸ پندارى كه خلفا و سلاطين و امرا و وزراىِ عالم همه جاهل بودند بدين خبر، الّا اين مصنّف كه از رافضىاى در ناصبىاى گريخته است و بدان مىماند كه از همه سنّيان عالمتر و فاضلتر و متعصّبتر است! و هر كس كه اين جواب برخواند بىامانتىِ وى بداند.
و قياس كردنِ شيعت را در مودّت و محبّتِ علىّ مرتضى با جهودان، پندارى مذهبِ بد خود فراموش كرده است كه به جهودان ماند كه متابعتِ سامرى كردند و موسى و هارون را رها كردند و روى به گوساله كردند؛ تا مجبّر به قوم سامرى ماند. و درين معنى فصلى مفرد بيايد در آخر كتاب، إن شاءَ اللَّه.
[ 87 ]
[ تفسير و تأويل آيه 28 سوره فصلت و نقد ادعاى مؤلف سنّى در تطبيق آيه بر ابوبكر و عمر از منظر شيعه ]
[ تفاسير مورد اعتماد شيعه مبرا از تفسير و تأويل خطا و دروغ ]
[ تهمت مؤلف مجبر در لعن پنهانى شيعه بر خلفا ]
[ سب على(ع) توسط بنى اميه و مخالفت نكردن سنيان با اين عمل ]
آنگه گفته است:
فصل. بدان كه در ۹ بعضى از قراءاتِ قرآن به قولِ روافض. ۱۰ علىّ بن ابراهيم بن هاشم كه از روافض متقدّم بوده است، مىگويد در تأويل اين آيت كه: «رَبَّنا أرِنا الَّذَيْنِ أضَلاّنا مِنَ الْجِنِّ وَ اْلإِنْسِ نَجْعَلْهُما تَحْتَ أقْدامِنا لِيَكُونا مِنَ اْلأَسْفَلينَ»،۱۱ اين دو كس را از دوزخيان از امّتِ محمّد كه حوالت بديشان
1.ع - ث: «تا او را».
2.ح - د: «بر شرف الدين ابوطاهر مهيسه و زيد قمى».
3.ح - د: «دختر خويش را».
4.م - ب - ح - د: «داد».
5.ح - د: «امير سلقرشاه».
6.صفحه «۲۶۲» چاپ قديم
7.ع - ث - ب. عبارت ميان دو ستاره را ندارند.
8.ح - د : + «ملك مازندران» در اينجا.
9.در نسخ ع - ث - ب - م: «بدان كه».
10.ح: «بدان اى برادر كه بعضى از روافض قرآن را به روايت ديگر گويند».
11.ذيل آيه ۲۹ سوره مباركه فصلت = سجده، و صدر آن: «وَ قالَ الَّذينَ كَفَرُوا».