شيعت، اميرالمؤمنين بهتر است از مهدى، و على زعمِ المصنّف اگر ايشان حقّى به دست فروگرفتند، از آنِ على بود و على زنده بود و ايشان زنده بودند. چون على كه بهتر است در حالِ حيات انتقام نكشيد، مهدى كه به درجه ازو كمتر است، انتقام چگونه كشد؟ و شيعت از آن مبرّااند. و الحمد للَّه ربّ العالمين.
[ 92 ]
[ قول به زيادت و نقصان در قرآن عقيده غاليان نه شيعه اصولى ]
آنگه گفته است:
و اندرين آيت افزايند از قرآن كه خداى تعالى مىگويد: «ما ذا أنْزَلَ رَبُّكُمْ»۱فى علىٍّ. ففريقاً [ من ] آل محمّد كذّبتم، وَ فَريقاً تَقْتُلُونهُم بكربلاء. ۲
اما جواب اين حوالت نادرست و اشارت به باطل و نقلِ بىاصل آن است كه ۳برين وجه كه بيان كرده است، هر عاقلِ عالم داند كه خود نه بر نظم و اسلوبِ قرآن است و ركاكت در كلمه ظاهر است و بارى تعالى حافظ قرآن است و فصحا و بلغاى عالم قادر نباشند كه در وى زيادت و نقصانى كنند كه اگر در يك آيت روا باشد، در همه آيات و سور روا باشد. پس با چندين خصمان كه قرآن را هستند، بايستى كه از كثرتِ تصرفِ ايشانْ قرآن بر اصل اوّل بنمانده بودى، و هر عاقلِ منصف كه بشنود باور ندارد. امّا اگر اين حوالت در تفسير گويد، ۴ روا باشد، كه شيعت گويند در حقّ آل محمّد است، و تقديرش چنين است، و در محذوفى مقدّر گويد: الحمد للَّه. و مانند اين از قول ابراهيم - عليه السلام - كه: «هذا رَبّى» و حذف كرده است الف استفهام را از براى اختصارِ كلام. اما در اصل قرآن زيادت و نقصان روا داشتن بدعت و ضلالت باشد و نه مذهبِ اصوليان است و گر غالىاى يا حشوىاى، خبرى ۵ نقل كند، مانند آن
1.از آيه ۲۴ سوره مباركه نحل كه تمام آيه چنين است: «وَ إذا قيلَ لَهُمْ ما ذا أنْزَلَ رَبُّكُمْ قالُوا أساطيرُ اْلأَوَّلينَ».
2.مراد ذيل آيه ۸۷ سوره مباركه بقره است كه: «فَفَريقاً كَذَّبْتُمْ وَ فَريقاً تَقْتُلُونَ» . و براى تحقيق در آن، رجوع شود به تعليقه ۱۱۴.
3.صفحه «۲۷۲» چاپ قديم
4.يعنى عبارات اضافى، عبارات تفسيرى است، نه نصّ و لفظِ قرآن. (ويراستار)
5.ب - م: «چيزى». ث: «حبرى».